بسمه تعالی
شبکه های اجتماعی
مقدمه :
ارتباطات درجامعه ومیان انسانها ازابتدای زندگی بشری وجود داشته بویژه اززمانی که انسان روبه جمعی نشینی روی آورد بطوری که رفته رفته با روستا نشینی وشهرنشینی این ارتباطات گسترده تر شد .
دردهه های اخیر بیشترین رشد وپیشرفت درزمینه ارتباطات صورت گرفته است ،افزایش بسیار زیاد شبکه های تلویزیونی درسراسر جهان ، تعداد انتشارجراید ومجلات ، افزایش مشترکین اینترنت وسرعت بالای آن ، تعداد مشترکین تلفن همرا، برنامه ها ونرم افزارهای تولید شده درزمینه های مختلف گواه براین ادعا می باشند.
یکی ازانواع ارتباطاتی که امروزه پیشرفت زیادی داشته وطرفداران زیادی هم دربین مردم ازهمه طیف ها دارد شبکه های اجتماعی است .بطوریکه براساس آمارهای غیر رسمی بیش از ۹ میلیون نفر درایران عضو یکی ازاین نوع شبکه ها به نام وایبر می باشند. براساس یکی از آمارهای موجود، شهروندان تهرانی بیش از نیمی از کاربران ایرانی فیسبوک را تشکیل می دهند. در پایگاه World Internet Stats جمعیت کاربران فیسبوک در خاورمیانه ۲۳ میلیون نفر اعلام شده است که ۴۶ درصد آن کاربران ایرانی هستند. با توجه به جمعیت ایران در مقایسه با کشور های پر جمعیتی نظیر چین، ایرانیان همچنان نسبت بالایی از ضریب نفوذ فیسبوک در کاربران اینترنت را به خود اختصاص داده اند
میتوان از ظرفیت شبکههای اجتماعی در بسیاری از سطوح فردی و اجتماعی به منظور شناسایی مسائل و تعیین راه حل آنها، برقراری روابط اجتماعی، اداره امور تشکیلاتی، سیاستگذاری و رهنمون سازی افراد در مسیر دستیابی به اهداف استفاده نمود.
شبکههای اجتماعی، بهخصوص آنهایی که کاربردهای معمولی و غیرتجاری دارند، مکانهایی در دنیای مجازی هستند که مردم خود را بهطور خلاصه معرفی میکنند و امکان برقراری ارتباط بین خود و همفکرانشان را در زمینههای مختلف مورد علاقه فراهم میکنند
به نظر میرسد شبکههای اجتماعی در اینترنت، در آینده بیش از این هم اهمیت پیدا میکند. این شبکهها هماکنون هم روزبهروز محبوبتر میشوند. با شبکههای اجتماعی، دیگر افراد برای پیداکردن همفکران خود در موارد گوناگون تنها نیستند
یک شبکه اجتماعی بسته به تعداد اعضای آن به تعیین میزان سودمندی برای افراد آن شبکه کمک میکند. مثلا شبکههای قوی که عضو بیشتری دارند برای اعضایشان نسبت به شبکههایی که تعداد کمتری عضو دارند، بیشتر مفید واقع میشوند. گروهی از دوستان که تنها دارای ارتباط با یکدیگر هستند، اطلاعات و دستآوردهای یکسانی را به اشتراک میگذارند. اما گروهی از افراد که دارای ارتباط با بخشهای اجتماعی دیگر هستند شانس بیشتری برای دسترسی به محدوده وسیعتری از اطلاعات دارند.
تعریف شبکه های اجمتاعی
فضای مجازی مجال شکلگیری اجتماعات جدید از کاربران را فراهم میکند. از زمان تونیس (Tonnies) و تلاش او برای تعریف دو گونه تجمع انسانی یعنی «اجتماع» در مقابل «جامعه» (گزلشافت و گمنشافت) به بعد همه متفکران علوم اجتماعی و فرهنگی «رو در رو بودن»، «محدودیت تعداد»، و «ابتناء بر روابط عاطفی و نه روابط عقلانی را از خصائص بنیانی» اجتماع” عنوان کردهاند.
هر چند روابط کاربران فضای مجازی رابطهای با واسطهاست و نه رو در رو، بسیاری از مطالعه کنندگان اینترنت تمایل دارند از اصطلاح «اجتماع» برای اشاره به جمع کاربران استفاده کنند.
شبکههای اجتماعی در بین مردم بخصوص جوانان محبوبیت به سزایی کسب کردهاند. این شبکههای اجتماعی درعین حال که فضاهایی هستند که درآنها افراد دوستان جدیدی پیدا میکنند مکانهایی برای تبادل نظر هستند که در آنها جوانان عقاید و نظرات خود را با هم به اشتراک میگذارند.
این قابلیت که یک جوان بتواند با امثال خود در کشورهای دیگر جهان ارتباط برقرار کند باعث میشود تا این شبکهها به مکانی تبدیل شوند که در آنها ایدههای جدید معرفی میشوند و مورد بحث قرار میگیرند
عضویت درشبکه های اجتماعی در ایران
در ایران علیرغم اینکه عضویت در شبکههای اجتماعی جرم تلقی نمیشودو هچنین صرف عضویت در شبکههای اجتماعی جرم محسوب نمیشود و به نوع فعالیت شبکه و فرد وابسته است. بر اساس قانون جرایم رایانهای اصل بر آزادی است و شهروندان از تمامی امکانات اینترنت میتوانند استفاده کنند اما این اصل استثناهایی دارد که عمدتاً در قانون جرایم رایانهای آمده است ارتکاب این ممنوعیتها جرم و قابل مجازات است.
شبکههای اجتماعی هم فرصت هم تهدید، جمعیت شهروندان دنیای مجازی افزایش تصاعدی دارد و شبکههای اجتماعی محلی برای شکل گیری نوع جدید از ارتباطات در دنیای امروز شده است، کارکردهای این شبکهها اکنون به موضوعی مهم و بحث برانگیز تبدیل شده است عدهای بر روی مزایای شبکههای اجتماعی کلیک میکنند و برخی نکات منفی و مشکل ساز این شبکهها را برجسته سازی میکنند اما چیزی که آشکار است ضرورت تدوین پیوست فرهنگی استفاده از این شبکهها و تعیین چارچوب قانونی برای استفاده ایمن و سالم از آن است
شبکههای اجتماعی شبکههایی با کارکردهای مختلف هستند که اکنون به موضوعی مهم و بحث برانگیز در فضای مجازی تبدیل شده است، این پدیده رو به گسترش البته در نوع خودش نکات مثبت و منفی فراوانی دارد، اما سوال این است که با این شبکهها چگونه باید برخورد کرد.
رسانههای اجتماعی فرصتی ارزشمند را برای توسعه انسانی و توسعه ملی فراهم میکنند از جمله اینکه این رسانهها باعث میشوند تا مردم عقاید و باورهای خود را بیان کنند و دیگران هم صدای آنها را بشنوند.
رسانههای مدرن به گونهای هستند که انسان اطلاعات خیلی زیادی را با سرعت بالا از آنها دریافت میکند امری که پیش از این یا اصلا ممکن نبود یا اگر امکانپذیر بود زحمت فراوانی داشت.
در مجموع میتوان گفت گسترش تعاملات اجتماعی و فرهنگی، ایجاد شبکههای تخصصی و یا عمومی برای تبادل تجربیات افکار و عقاید کاهش هزینههای ارتباطات و سرعت بخشیدن به ارتباطات از مهمترین مزایای شبکههای اجتماعی است.
انواع شبکه های اجتماعی
واتس اپ، وایبر، تلگرام، اینستاگرام ، فیسبوک و توئیتر
نقش امنیتی شبکههایاجتماعی :
وزنامه الحیات نیز درباره شیوه های جدید جاسوسی موساد نوشت: فیسبوک منبع اطلاعاتی مهمی برای موساد است، این سرویس جاسوسی از طریق فیسبوک از اوضاع فلسطینی ها مطلع می شود و اطلاعات موجود در کامپیوتر های شخصی افراد را به دست می آورد. اما بعضی از کشور ها از این آشفته بازار به نحو احسن استفاده کرده اند
امام علی علیه السلام: کُلُّ عَزیزٍ داخِلٌ تَحتَ القُدرَهِ فَذَلیلٌ؛ هر عزیزى که تحت قدرت و سلطه اى باشد ذلیل است. (تحف العقول ص ۲۱۵)
در عصر ارتباطات یکی از ابزارها جهت پیشبرد نقش ها و طرح های جریانات خزنده سیاسی و اجتماعی، استفاده از ظرفیت های شبکه های اجتماعی است که بعضا باعث می شود از کاه، کوه بسازند و یا کوهی را به اندازه کاه جلوه دهند. این امر به حدی جدیست که امروزه نقش این ابزارها نه تنها در تهاجم فرهنگی و جنگ نرم، بلکه در ایجاد جنگ ها و درگیری های فیزیکی و نظامی و پیشبرد اغراض سیاسی نیز قابل مشاهده است. برای ایجاد فضای مجازی مناسب، معیار هایی همچون سرعت مناسب، امنیت، دسترسی آسان، زیر ساخت های ارتباطی، کاربری، محتوای وب و آثار سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی باید مورد توجه قرار گیرد. حال آنکه این شبکه های به اصطلاح اجتماعی که همچون قارچ سمی در تمام کشور های دنیا -به خصوص کشورهای حوزه غرب آسیا (خاورمیانه)- گسترش یافته، تقریبا دارای هیچ کدام از معیارهای مذکور نیست. و هم اکنون شاهد آن هستیم که بیشترین ضربه را این کشورها متحمل می شوند.
. برخی از شبکه های ضداجتماعی مانند فیسبوک و توئیتر بعضا مطالب گوناگون ضد امنیت و ضد اخلاق و فاسد را ترویج می دهند و همین امر سبب به هم خوردن آرامش می شود.
به طور مثال فراموش نمی کنیم که به اذعان صریح وزیر پیشین امور خارجه آمریکا در کنگره این کشور، تنها به منظور نقش آفرینی شبکه اجتماعی توئیتر، هماهنگی هایی برای استفاده از این ظرفیت ها در فتنه ۸۸ ایجاد شده بود و یا در بررسی عوامل شکل دهنده به اعتراضات مردمی در سال ۲۰۱۱ در کشورهای عربی غرب آسیا و شمال آفریقا، علاوه بر ساخت شکننده حکومت های دیکتاتوری، وابستگی خارجی، فاصله طبقاتی گسترده و کرامت مخدوش شده مردم، فضای مجازی نیز همواره به عنوان یک عامل جدی مطرح بوده است. ضمن آنکه همین فضای مجازی که عامل شکل گیری برخی از این اعتراض ها و یا کمپین ها بوده، به شکست آن ها نیز منجر شده است؛ مانند کمپین حمایت از شیخ نمر و کمپین معترضان بی حرمتی به امام هادی (علیه السلام). به علاوه شکست انقلاب مصر که به انقلاب فیسبوکی شهرت داشت، یکی از بارز ترین مصادیق توطئه های دشمنان اسلام و مسلمین در این شبکه های ضد اجتماعی و جاسوسی است. این نقش آفرینی به گونه ای بوده است که تنها چند ماه بعد از تحولات منطقه غرب آسیا غول های فضای مجازی و اینترنت همچون روسای فیسبوک، توئیتر و مایکروسافت به اجلاس جی هشت در پاریس دعوت شدند تا موضوع چگونگی کنترل شبکه های اجتماعی مجازی مورد مطالعه قرار بگیرد.
شبکه خبری سی ان ان نیز در گزارشی از نشست سران سازمان های اطلاعاتی آمریکا در مجلس سنا با موضوع نقش فیسبوک و توئیتر در انقلاب های عربی خبر داد. لئون پانتا، رئیس سازمان جاسوسی آمریکا (سیا) در این جلسه تعداد کاربران شبکه های مجازی را ۶۰۰ میلیون نفر برای فیسبوک و ۱۹۰ میلیون نفر برای توئیتر عنوان کرد. واقعیت این است که انتشار بیش از یک صد پایان نامه در مقطع دکترا و کارشناسی ارشد با موضوع نقش فیسبوک و توئیتر در تغییرات اجتماعی در دانشکده های نظامی و امنیتی غرب، برگزاری صدها ساعت نشست تخصصی در اتاق فکر آمریکایی و هزاران مقاله در روزنامه های مختلف، همه و همه نشان از تاثیر پررنگ این رسانه های نوین در شکل دهی افکار عمومی جهان دارد. به نقل از شبکه العالم، این روزها دیگر ضرورتی ندارد که افسران موساد برای جذب جاسوس تلاش بسیاری را انجام دهند، چرا که آنها از طریق شبکه های ضداجتماعی، افراد را ندانسته به منبع اطلاعاتی تبدیل می کنند.
روزنامه الحیات نیز درباره شیوه های جدید جاسوسی موساد نوشت: فیسبوک منبع اطلاعاتی مهمی برای موساد است، این سرویس جاسوسی از طریق فیسبوک از اوضاع فلسطینی ها مطلع می شود و اطلاعات موجود در کامپیوتر های شخصی افراد را به دست می آورد. اما بعضی از کشور ها از این آشفته بازار به نحو احسن استفاده کرده اند. به مثال های زیر توجه کنید:
نخست وزیر ویتنام در کمیته جوانان حزب کمونیست کشورش تاکید کرد که شبکه اجتماعی آنلاین ضرورت اساسی برای جوانان ویتنامی محسوب می شود. وی به وزارت آی سی تی (وزارت فن آوری اطلاعات و ارتباطات) دستور داد تا در قالب یک پروژه ملی، شبکه اجتماعی آنلاین را هرچه سریعتر راه اندازی کنند. وی همچنان از جوانان نخبه خواست تا در ساختن کشوری توسعه یافته مشارکت بیشتری داشته باشند.
یکی از مقامات ونزوئلا نیز به شهروندان این کشور هشدار داد که حضور در فیسبوک به نوعی همکاری با سازمان جاسوسی آمریکا (CIA) است و برای در امان ماندن از خطرات این همکاری، بهتر است اکانت های خود را ببندند.
فیسبوک و توئیتر تنها برنامه های جاسوسی در میان مردم نیستند؛ برنامه های پیام رسان در بستر تلفن همراه، مانند واتس اپ، وایبر، تلگرام، اینستاگرام و… نیز برای سرویس های جاسوسی دشمنان اسلام و مسلمین، همان نقش فیس بوک را ایفا می کند. با توجه به اینکه واتس اپ و اینستاگرام، متعلق به مالک فیس بوک، مارک زاکربرگِ ضد خدا هستند، چرا مسئولین نسبت به خطرات جاسوسی این شبکه های ضد اجتماعی هشدار نمی دهند؟ علیرغم آنکه تلگرام متعلق به پاول دروف و تحت مدیریت قلعه دیجیتال است، چرا مسئولین ما به تبلیغ این جنگ افزارهای صهیونیستی می پردازند؟
به راستی چرا دولتمردان ما به دشمنان اسلام و مسلمین اجازه می دهند که از این آب گل آلود ماهی بگیرند؟ آیا ضرورت ندارد که قوای سه گانه برای جلوگیری از سوء استفاده های سیاسی و امنیتی، به همه کاربران بالاخص جوانان هشدار دهند؟ مگر پشت صحنه این شبکه های ضد اجتماعی، سازمان های جاسوسی دشمنان اسلام و مسلمین (موساد و سیا) قرار ندارند؟ پس چرا در کشوری مانند ایران که الگوی مقاومت و استکبار ستیزی است و قطب سیاسی منطقه نیز به شمار می رود، هیچ اقدام محکم و موثری در این زمینه صورت نمی گیرد؟
در انتها پیشنهادی برای کاهش خطرات ارائه می دهیم. بهتر است در جامعه فرهنگ مستند صحبت کردن و تنها حرف مستند قبول کردن را نهادینه کنیم؛ می بایست نسبت به سند و مرجع متن ها و صحبت ها حساس بود تا شایعات و اخبار کذب، افکار نومیدانه را در جامعه انتشار ندهند. بدین منظور از دولت محترم انتظار می رود که نسبت به راه اندازی سریع شبکه ملی اطلاعات، اقدام کنند و با اجرای احکام قضایی مبنی بر فیلترینگ شبکه های ضد اجتماعی صهیونیستی، راه را بر سوءاستفاده دشمنان اسلام و مسلمین در جهت استحاله فکری و سیاسی کاربران، نشر اکاذیب و شبهات، نشاط کاذب سیاسی ، ناامیدی سیاسی و… ببندند.
نکات منفی و مشکل ساز شبکهها ی مجازی؟
تمام مزایای شبکهها و رسانههای اجتماعی میتوانند در صورت استفاده نابجا آثار زیانباری هم در پی داشته باشند از جمله اینکه این رسانهها در صورت عدم رعایت چارچوبها میتوانند وحدت و همگرایی ملی و حتی امنیت ملی را به خطر بیندازند.
از وقتی ادوارد اسنودن ثابت کرد که همه از طریق اینترنت کنترل میشوند و باید مراقب بود هر آنچه درباره خودتان منتشر میکنید دیگر در کنترل شما نیست.
شاید بشود گفت:
– اتلاف وقت و کاهش بازدهی به خصوص در میان نوجوانان و جوانان
– افشا اطلاعات شخصی و نقض حریم خصوصی
– جرایم سایبری به خصوص اقدامات غیراخلاقی، ضد امنیتی و ضد مذهبی
– ایجاد گسست تدریجی در روابط خانوادگی و هویت زدایی از مفهوم خانواده
– تلاش برای جهت دهی فکری اعضای شبکهها
– و ایجاد زمینه برای جمع آوری اطلاعات از کشورهای مختلف با مقاصد خاص از مهمترین نکات منفی اینگونه شبکههاست.
تاثیرات شبکه های مجازی
فناوری ابزار مفیدی ست، اما اکثر افراد نمیدانند که چطور باید از آن به درستی استفاده کرد که همین مسئله میتواند فناوری را به ابزاری مخرب تبدیل کند. هر چقدر هم صفحه توییتر خود را دوست داشته باشید آیا واقعاً ارزش دارد که سلامتی خود را به خاطر توییت های تان به خطر بی اندازید؟ فکر میکنم بعد از مطالعه ۱۰ اثر منفی شبکههای اجتماعی بر زندگی افراد بتوانید پاسخی منطقی و معقول به این سؤال بدهید.
تعاملات فرد به فرد یا رو در رو را کاهش میدهد.
با استفاده بیش از حد از شبکههای اجتماعی نه تنها وقت کمتری برای گذراندن با افرادی خواهید داشت که به صورت فیزیکی در اطراف شما حضور دارند بلکه دوستان و اعضای خانوادهتان زمانی که ببینند شما به دستگاههای الکترونیکی، موبایل و گدجت های تان بیش از آنها اهمیت میدهید از محبت شما نا امید شده و ناراحت خواهند شد. در نهایت هم افراد تمایل کمتری به صرف وقت و بودن در کنار شما خواهند داشت.
این مقاله را مطالعه کنید : فناوری گفت و گوی انسانی را نابود کرد : ۱۲ عکس برای اثبات
احساس نیاز به توجه را به شدت افزایش میدهد.
ارسال پستها و استاتوس های غیرمفید و مبهم در فیسبوک به راحتی میتواند تبدیل به عادتی زننده و مخرب در زندگی افرادی شود که غالباً از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند. رقابت بیپایان برای به دست آوردن لایک بیشتر و کامنت های متعدد میتواند زندگی شما را به نابودی بکشاند.
توجه شما را از اهداف زندگی واقعی منحرف خواهد کرد.
درک این موضوع که توجه بیش از حد افراد به دنیای مجازی و هویت خود در شبکههای اجتماعی آنها را از رقابت در دنیای واقعی و رسیدن به اهداف مهم بازداشته بسیار آسان است. اکثر جوانان به جای اینکه با تلاش و پشتکار مهارتهای لازم برای رسیدن به اهداف عالی خود را کسب کنند ترجیح میدهند به فوق ستارهای در دنیای مجازی و شبکههایی از قبیل فیسبوک، توییتر و … شوند.
خطر ابتلا به افسردگی را افزایش میدهد.
با توجه به مطالعات اخیر افرادی که از شبکههای اجتماعی استفادهای اعتیاد گونه دارند نسبت به افراد عادی احساسات منفی بیشتری از جمله افسردگی را تجربه میکنند. افرادی که قبلاً سابقه ابتلا به افسردگی داشتهاند بیش از دیگران در معرض خطر هستند. اگر فکر میکنید که غمگین شدهاید یا کمی احساس افسردگی میکنید بهتر است به خود استراحتی بدهید و چند روز از شبکههای اجتماعی و دوستان مجازی خود فاصله بگیرید.
احتمال شکست روابط موجود در شبکههای اجتماعی بیش از روابطی ست که در دنیای واقعی داریم.
از حسادت و غیرتی که در روابط موجود در شبکههای اجتماعی وجود دارد به ندرت نتیجه مثبتی حاصل میشود. استفاده از شبکههای اجتماعی برای ایجاد روابط بیشتر و صمیمیتر گزینهای آسان است اما بهتر است بدانید که این گزینه آسان میتواند خسارات غیر قابل جبرانی به روابط شما در دنیای واقعی بزند. مطالعات نشان میدهد زمانی که یکی از زوجین بیش از حد درگیر یک شبکه اجتماعی مانند فیسبوک شود همسر او تمایل بیشتری برای نظارت و کنترل اعمال و رفتار او خواهد داشت که این موضوع میتواند منجر به بحثهای طولانی و در نهایت مرگ رابطه شود.
استفاده بیش از حد از شبکههای اجتماعی خلاقیت افراد را نابود میکند.
طبق تجربه و به جرئت میگویم که شبکههای اجتماعی آسانترین راه برای توقف رشد یا کشتن فرآیند خلاقیت در انسان است. تأثیرات منفی گشتوگذارهای بیهدف در شبکههای اجتماعی مانند زمانی ست که شما از روی بیفکری و بدون برنامه خاصی به تماشای تلویزیون و برنامههای این جعبه جادویی بپردازید. اگر تصمیم گرفتهاید که بهرهوری خود را افزایش دهید و از وقت خود استفادهای بهینه کنید تمام اپلیکیشن های شبکههای اجتماعی را از همین امروز خاموش کنید.
قلدرهای فضای سایبری هنوز زنده و سرحال هستند.
مردم فکر میکنند در فضای مجازی هیچ محدودیتی وجود ندارد و به همین دلیل چیزهایی را که در زندگی واقعی به عنوان راز حفظ میکنند و کمتر بر زبان میآورند به آسانی در شبکههای اجتماعی بیان میکنند. اگر شما جزء این قبیل افراد نیستید باز هم این احتمال وجود دارد که روزی برخی از مسائل خصوصی خود را با کاربران دیگر در میان بگذارید و اگر همین الآن هم بیان حرفهای خصوصیتان برای دیگران در فضای مجازی یکی از عادتهایتان است بهتر است همین جا تمامش کنید. آنقدرها هم که فکر میکنید در اینترنت ناشناس نیستید. با وجود هکرهای و کلاه بردان حرفهای که در دنیای وب پرسه میزنند باید همیشه مراقب امنیت خود و اطلاعات محرمانهتان در شبکههای اجتماعی باشید.
مقایسه پیوسته خود با دیگران در شبکههای اجتماعی شما را به نابودی خواهد کشاند.
شخصیتهای دیجیتالی افراد که در شبکههای اجتماعی وجود دارد به طرز چشمگیری با شخصیت و هویت واقعی آنها متفاوت است. بعد از چند ماه درگیر شدن با این شبکهها و مقایسه خود با افراد دیگر ممکن است فکر کنید که آنها از شما خیلی بهترند اما بهتر است این موضوع را همیشه به خاطر بسپارید که آنها هم مانند شما یک انسان هستند و درست مانند شما از نقاط ضعف و قوت مشخصی برخوردارند.
شبکههای اجتماعی افراد را به شدت بیخواب میکنند.
نوری که از صفحهنمایش دستگاههای الکترونیکی مختلف به چشمان شما ساطع میشود ذهن را فریب داده و به آن القا میکنند که الآن وقت خواب نیست. یکی از عوامل کلیدی برای برخورداری از سلامت جسمی و روانی کامل خواب کافی ست و عوارض بیخوابیهای مکرر بر هیچکس پوشیده نیست بنابراین بهتر است هنگام خواب گوشی خود را در اتاق دیگری بگذارید و آن را با خود به رخت خواب نبرید.
حریم خصوصی شما را به خطر میاندازد.
در بین شبکههای اجتماعی خرید و فروش اطلاعات افراد امری طبیعی ست و طبق افشاگریهای اخیر اسنودن دولتهایی نظیر آمریکا به تمام اطلاعات افراد از جمله آدرس ایمیل، تماسهای شما در اسکایپ و … دسترسی دارد که این امر موجب کم رنگ شدن مفهومی به نام حریم خصوصی در فضای مجازی شده است بنابراین اگر هر چیزی را که به ذهنتان میرسد در شبکههای اجتماعی با دیگر کاربران به اشتراک بگذارید باید بدانید که تنها به دولتها و شبکههای اجتماعی کمک کردهاید که شما را راحتتر به دام بی اندازند.
در پایان ذکر این نکته ضروری ست که شبکههای اجتماعی در کنار این اثرات منفی و مخرب فواید بینظیری برای پیشرفت و ترقی جوامع، سازمانها و افراد نیز داشته است و انتخاب بعد مثبت یا منفی هر فناوری بر عهده خود کاربر است.
شبکه های اجتماعی و اشتباههای سرنوشتساز در آنها
فیس بوک، توییتر، اینستاگرام، لینکدین، گوگل پلاس، گروههای وایبری، همه و همه، با دهانی باز، تشنه و چشمانتظار کاربران تازه هستند. شرکتهای ارائه دهندهی سرویسهای اینترنتی که بقایشان در گرو فروش ترافیک مصرفی به کاربران است، از زندگی آنلاین کاربران استقبال میکنند. شرکتهایی که بستر موبایل را در اختیار دارند، خوشحال میشوند که گوشی تلفن ما، حتی در رختخواب هم از ما جدا نشود. خصوصاً این روزها که هر شکلی از فعالیت آنلاین، میتواند برای آنها درآمدزا باشد. بنابراین هیچکس وقت و علاقه ندارد که برای ما، از خطرهای احتمالی در شبکههای اجتماعی بگوید.
اخیراً نشریات مطرح دنیا به صورت جدی نگران هزینههای ناپیدای حضور ناپخته کاربران در شبکههای اجتماعی هستند. Business Insider فهرست خطاهای احتمالی در شبکههای اجتماعی را منتشر میکند. Time از خطاهایی میگوید که میتوانند شغل ما یا چیزهای مهمتر از شغل را از ما بگیرند. سایت Entrepreneur (کارآفرین) فهرست جداگانهای از خطاهای کاربران در شبکههای اجتماعی را منتشر کرده است. دشوار است نشریه معتبری در فضای آنلاین و مرتبط با محیط کسب و کار یا سبک زندگی را بیابید که تا کنون به این مقوله نپرداخته باشد.
آنچه در ادامه میخوانید، جمعبندی مختصری از منابع فوق و سایر منابع معتبر مشابهی است که به این موضوع پرداختهاند. این موارد به ترتیب اهمیت فهرست نشدهاند. چون معلوم نیست کدامیک از آنها قرار است بزرگترین هزینه را به شما تحمیل کند!
اینجا فضای خودم است. دوست دارم هر جور که میخواهم باشم! هر کسی نمیخواهد به صفحهی من سر نزند!
شاید اگر همین یک نگرش، مورد بازنگری قرار گیرد، لازم نباشد که تمام موارد بعدی در این فهرست را مرور کنیم. نسل سنتی قبل، با هر وقت سر و صدای بحثها و دعواها و عزا و عروسیاش، مغز همسایگان را مستهلک میکرد، در پاسخ به اعتراض دیگران، با چهرهای حق به جانب فریاد میزد: «چاردیواری! اختیاری!». نسل امروز، واژههای جدیدتری را برای فریاد کردن همان حق قدیمی آموخته است: «اینجا حریم شخصی من است». «در مورد من قضاوت نکنید» و «اینجا آنطور هستم که هستم. تو هم در خانهات هر طور که میخواهی باش!» و دهها جملهی شبیه اینها. شاید بتوان برای آن مثال قدیمی «چاردیواری اختیاری» به نوعی دفاعیهای جور کرد، اما این شعار قطعاً در دنیای مجازی و شبکههای اجتماعی مصداقی ندارد. چرا که «دیوار»ی وجود ندارد. آنها که میگویند «زندگی آنلاین، زندگی در خانهای با دیوارهای شیشهای است» درست میگویند اما تمام واقعیت را نمیگویند. زندگی آنلاین، مانند زندگی در خانهای با دیوارهای شیشهای است که جدای از اینکه فیس بوک و توییتر و دیگران، هر روز همسایگان شما را به سرک کشیدن به خانهتان دعوت میکنند، به همه نیز، سنگهایی داده شده (مثل کامنت و لایک و بلاک و …) که برای پر کردن اوقات فراغت، به سمت خانهی شیشهای دیگران پرتاب کنند!
بدیهی است که هر کس بخواهد میتواند هر شکلی که انتخاب میکند – به شرط آسیب نرساندن به دیگران – زندگی کند. اما به خاطر داشته باشیم که هر انتخابی، هزینهای هم دارد و به خاطر داریم که حضور در شبکههای اجتماعی مانند حضور در هر بخش دیگری از جامعه، هزینههای متعددی را برای انتخابهای ما ایجاد میکند.
به اشتراک گذاشتن مطالبی که محتوای آزاردهنده دارند
گاهی باید به خودمان یادآوری کنیم که بسیاری از ما، خبرگزاری نیستیم. آنهایی هم که دوستی ما را در شبکههای اجتماعی پذیرفتهاند یا ما را تعقیب میکنند – اگر حرفه یا علاقه یا تخصص ما خبرنگاری نباشد – احتمالاً فرض کردهاند که با یک «دوست» رابطه برقرار کردهاند و نه یک «خبرنگار». اطلاع یافتن از خبرها و اطلاع دادن خبرها هم، آداب و دانش و تخصص خاص خود را میخواهد. بنابراین پیامهایی که درعکسهای فجیع و سرهای بریده و تنهای سوخته و پیکرهای تکه تکه شده، تحلیلهایی سطحی و عمدتاً خاکستری (ترکیبی از واقعیت و دروغ) را بازنشر میکنند و زیر آن هم ملتمسانه مینویسند که: «اگر مملکت خود را دوست دارید، اطلاعرسانی کنید!» عملاً نه منجر به حرکت خاصی میشوند و نه ارزشی ایجاد میکنند. شبکه اجتماعی میشود یک گروه چند هزار نفره که هر کسی وظیفهی خود میداند که حالا که نمیتواند کار دیگری انجام دهد، لااقل اطلاع رسانی کند. غافل از اینکه نفر بعدی هم همین فکر را میکند و در نهایت گروهی شکل می گیرند که هر اتفاقی در دنیای اطرافشان میافتد، مشغول اطلاع رسانی به هم میشوند تا به تدریج هر خبر، در هیاهوی خبرهای بعدی گم شود. اما قسمت مهم ماجرا اینجا نیست. قسمت مهم اینجاست که صفحهی شخصی شما، انبوهی از عکس و پوستر و جمله و شعار و … خواهد بود که هم برای مخاطب آزاردهنده است و هم استحکام هویت شما را مخدوش میکند. شما را به عنوان یک بازنشرکنندهی تصاویر غمانگیز با صفحهای خاک خورده که تاریخ مصرف بسیاری از عکسها و حرفهایش گذشته است، خواهند شناخت.
حرف زدن تهاجمی
فضاهای آنلاین و شبکههای اجتماعی، شرایطی را برای برخوردهای تهاجمی و خشونت آمیز ایجاد کردهاند که گاه باعث میشود رفتارهایی خشونتآمیزتر از فضای فیزیکی، در آنها مشاهده شود. شما سریعا و قبل از فرو نشاندن خشم خود، فرصت دارید که نظری را دربارهی هر یک از محتواهای موجود در شبکههای اجتماعی منتشر کنید. کافی است گلدانی را هم به عنوان عکس پروفایل گذاشته باشید و هر کسی را هم به خانه مجازی خود راه ندهید، تا احساس کنید یک «گلدان مجازی» در هر جایی از شبکههای اجتماعی میتواند هر حرفی را بزند! مخالفت نوعی اعلام حضور هم هست که لذت آن انکارناپذیر است. ما فراموش میکنیم که دیگران – که در همسایگی خانهی شیشهای ما زندگی میکنند – گاه بر اساس یک جمله یا یک نظر یا حتی یک مورد لایک کردن یا لایک نکردن، به سادگی قضاوت میشوند و سرنوشت آنها تغییر میکند.
فعالیت در شبکههای اجتماعی در ساعات کار
یکی از کارهای خطرناک دیگری است که بسیاری از ما گرفتار آن هستیم. وقتی مدیر شما داخل اتاق نشسته و با چهرهی جدی به مانیتور نگاه میکند یا با موبایل خود کار میکند، به معنای این نیست که درگیر یک بحث مهم است و ذهنش روی آن متمرکز مانده. ممکن است برای فرار از یک جلسه یا لحظهای استراحت یا اساساً برای کنجکاوی، همزمان با شما در یکی از شبکههای اجتماعی حضور داشته باشد و از هر مدیری بپرسید به شما توضیح خواهد داد که دیدن لایک کردن یک مطلب توسط همکاران در شبکههای اجتماعی، چقدر میتواند دردآور بوده و تصویر فرد را در پیش مدیرانش خدشه دار کند.
شکایت کردن در مورد شرایط کار
اشتباه دیگری است که بسیاری از ما انجام میدهیم. اگر مشکلی در محیط کار من وجود دارد، اگر مدیر من کارهای نادرست و غیرمنطقی انجام میدهد، اگر از او دلگیر هستم، به هر حال مطرح کردن در شبکههای اجتماعی نمیتواند موثر باشد. به خاطر داشته باشیم که مطلبی که در شبکههای اجتماعی منتشر میشود، صرفاً برای یک گروه محدود قابل دسترسی نیست. باید فرض کنیم که تمام جهان آن را میبینند. اگر یک اکانت اینستاگرام دارید و فقط ده نفر را در آن تایید کردهاید، باز هم دلیل نمیشود که هر آنچه از خود دارید در آنجا مطرح کنید. شما هرگز نمیدانید در لحظهای که دوست شما در حال دیدن تصاویر صفحهی اینستاگرام شماست، چه کسی در کنار او نشسته و صفحه را نگاه میکند.
حتی اگر در شبکههای اجتماعی حرفی را میزنید به امید اینکه مدیریتان بخواند، به خاطر داشته باشید که مدیران، در برابر حرف و خواستهای که در جمع مطرح میشود مقامت بسیار بیشتری دارند تا حرف هایی که در یک گفتگوی دو نفره سادهی غیررسمی مورد بحث قرار میگیرند.
شکایت کردن در مورد رابطههای عاطفی
اگر دوست یا شریک عاطفی شما، دیگر جوابتان را نمیدهد، اگر از رابطهی ج.ن.س.ی خود راضی نیستید. اگر کسی از زندگی شما خارج شده که به قول دوستتان، جا را برای انسانهای ارزشمندتر باز کند، اگر کسی با شما دوست شده و الان احساس میکنید که جملهی اگزوپری و تصویر مرحوم خسرو شکیبایی خیلی مصداق دارد که: «تو تا ابد در برابر کسی که او را به خودت علاقمند میکنی، مسئولی»، جای مناسب مطرح شدن این حرفها در شبکههای اجتماعی نیست. زمانی، تصویری منتشر شده بود که زنی، بیلبوردی کرایه کرده بود و روی آن نوشته بود: «مایکل! دویست و پنجاه دلار GPS خریدم. هزار و ششصددلار هم دوربین نیکون با لنز خود خریدم، تا فهمیدم همسرم یک دروغگوی خیانتکار است. با تمام حساب پسانداز مشترکمان هم این بیلبورد را کرایه کردم تا تو هم بفهمی که من فهمیدهام! جنیفر همسر تو». ممکن است امروز به حماقت این زن بخندیم. اما کم نیستند زنان و مردانی که هر روز، به لطف شبکههای اجتماعی که بیلبوردهایی رایگان را در اختیار قرار میدهد، چنین حرکت هایی را انجام میدهند.
واقعیت این است که شبکههای اجتماعی، فضای اطلاعرسانی رایگان نیستند. آنها این خطر را ایجاد میکنند که هزینهی حضور در آنها را از کیسهی اعتبار و آبروی خود پرداخت کنیم.
این روزها، شبکههای اجتماعی گویاترین و معتبرترین رزومه ما هستند. لااقل از رزومههای رسمی مکتوب که به سادگی قابل خریداری هستند بهترند. نشان دادن چهرهای مثبت، متعهد، دارای ثبات احساسی و نگرشی منطقی، میتواند فرصتهای بسیار بیشتری را برای ما ایجاد کند. گاهی یک عکس در اینستاگرام یا فیس بوک یا یک توییت در توییتر یا یک مطلب نامربوط در لینکدین، برای از دست دادن شغل آیندهی ما کافی است.
تبلیغات تهاجمی
تبلیغات تهاجمی مشکل جدی فضاهای شبکههای اجتماعی است. شاید اگر هزار نفر دوستان شما در فضای آنلاین، محصول شما را ببینند، پنجاه نفر تصمیم به خرید بگیرند. اما صد هزار نفر مشاهده کننده، پنج هزار مشتری نخواهد آورد. شاید پنجاه مشتری دیگر به مجموعه شما بیفزاید. حتی اگر برای همان هزار نفر دوست هم، هر روز تبلیغ پخش کنید، آنها حساسیت خود را به تبلیغ از دست میدهند و بعید نیست که حتی، تصمیم بگیرند رابطهی آنلاین خود را با شما در شبکههای اجتماعی قطع کنند. تبلیغات با کم بودن و هوشمندانه بودن، منجر به خرید میشود نه با بمباران.
غلط های دیکتهای
غلط های دیکتهای، در فضای مجازی کم نیستند. به دلیل شتابزدگی ما در تایپ. به دلیل بیحوصله بودن ما در جستجوی املای درست و به هزار دلیل دیگر. اما به خاطر داشته باشیم که مدیر یا همکار من، یا کسی که تصمیم دارد من را استخدام کند،یا حتی با من دوست شود – به فرض اینکه دیکتهاش از من بهتر باشد! – به هیچ وجه قضاوت خوبی نسبت به من نخواهد داشت. انسانها به سرعت تعمیم میدهند. در یکی از سایتهای خبری، کسی کامنت گذاشته بود: من اعتراز دارم… واقعیت این است که بسیاری از ما، بقیهی این متن را جدی نخواهیم گرفت و حتی نخواهیم خواند!
آشکار کردن اطلاعات خصوصی افراد و شرکتها
اگر گفتگویی در شرکت صورت میگیرد، اگر عکسی در یک مهمانی انداخته میشود، اگر جملهای در یک رابطهی دوستانه گفته میشود، اگر با دوستی دیداری داریم، مطرح کردن آن در شبکههای اجتماعی، باید قبل از هر چیز با اطلاع ایشان باشد. خصوصاً اگر میدانیم که مجموعه تمایلی به انتشار آن مطالب ندارد، حتی مطرح کردن و اجازه گرفتن هم صحیح نیست. باید وسوسهی به اشتراکگذاری را فراموش کنیم.
سفارشی کردن محتوا برای هر شبکه: شبکههای اجتماعی فقط در اسم با یکدیگر مشابه هستند. اما کاربری متفاوت دارند. وصل کردن همهی آنها به هم کاری چندان حرفهای نیست. مطلبی در سایت خود مینویسید و همان به صورت اتوماتیک (حتی بدون تغییر یا تعدیل عنوان) در فیس بوک منتشر میشود و لینکش هم در توییتر منتشر میشود. نهایتاً میبینید که اکانت توییتر یک نفر، فقط لینکهای کوتاه شده است که هر کدام به ناکجاآبادی منتهی میشود و حتی یک جمله صد و چهل کاراکتری هم در لابهلای این آدرسها دیده نمیشود. انتشار مطالب در شبکههای اجتماعی را نمیتوان به صورت اتوماتیک انجام داد. باید به فرم مناسب مطلب در هر شبکه فکر کنیم و سپس وارد این بازی شویم.
به خاطر داشته باشیم که شبکه های اجتماعی دو ماراتون هستند و نه دو سرعت. قرار نیست در چند ماه اول فعالیتهای خود، تعداد زیادی دوست، لایک، به اشتراک گذاری، کامنت و … داشته باشید. قرار نیست در چند ماه اول، برند شما، با حضور در شبکههای اجتماعی به ضرب و زور و هزار کلک و فریب، یک بار از جلوی چشم همهی فعالان شبکههای اجتماعی بگذرد. روشهای میانبر برای جمع کردن مخاطب در فضاهای مجازی کم نیست. اما دیر یا زود، میبینید که در فضای مجازی، «جامعهی بزرگتری از مخاطبان و دوستان» چندان ارزشی ندارد. «جامعهی کوچکتری از مخاطبان و دوستان وفادار» میتواند از لحاظ انسانی، احساسی، اجتماعی و اقتصادی، مفیدتر و اثربخشتر باشد. حضور در جامعه مجازی، زمان و حوصله میخواهد. شاید سریعتر از دنیای واقعی. اما نه خیلی سریعتر
با شبکههای خاص اجتماعی چگونه برخورد کنیم؟
پرفسور ازهارتمام (استاد دانشگاه یو پی ام مالزی): نکتهای که در اینجا مهم است، این است که مردم باید سواد رسانهای خود را افزایش دهند و این قابلیت را در خود بالا ببرند و این سایتها و شبکههای اجتماعی به گونهای بهره برداری کنند که به کشور و سایر شهروندان زیان وارد نشود.
پرفسور بونگارت (استاد دانشگاه برلین): باید برای فرزندان، دانشجویان و همه اعضای جامعه این نکته به خوبی تبیین شود که دقت کنید آیا آنچه در این شبکهها آورده شده است صحت دارد یا خیر؟! مفید است یا نه؟! و اساساً در چه جهتی منتشر شده است.
در این بحث یک سوال مهم دیگر هم وجود دارد، علاوه بر نکاتی که کاربران این شبکهها باید دقت کنند، دولت چه وظیفهای در این زمینه بر عهده دارد، در واقع سوال این است که پیوست فرهنگی اینگونه شبکهها چه باید باشد.
دکتر زارعیان (استاد دانشگاه): شبکههای اجتماعی ملی راه اندازی بکنند، دسترسی این شبکهها را ساده بکنند، آموزش را ساده بکنند و دسترسی را ارزان و یا حتی رایگان بکنند.
دکتر محمود واعظی (وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات): ما باید فرهنگ سازی بکنیم، ما باید در داخل دولت تلاش کنیم که دسترسی به سایتهای غیر اخلاقی، سایتهایی که مغایر با عفت عمومی هست، سایتهایی که خلاف اعتقادات ما خلاف امنیت ما تبلیغ میکنند، اینها را محدود بکنیم که دسترسی به اینهایی که کانون خانوادهها را به خطر میاندازد اینها را برای همگان آزاد نباشد.
به هر حال شبکههای اجتماعی که در ابتدا امکانی برای برقراری ارتباطی ساده میان گروهی از کاربران بود امروز علاوه بر کارکردهای مثبت ارتباطی به ابزاری پیچیده برای تامین مقاصد سیاسی و امنیتی برخی کشورهای خاص تبدیل شده است. این واقعیت مشخص میکند که دولت علاوه بر وظیفه فراهم کردن امکان استفاده سالم و مدیریت شده از شبکههای اجتماعی باید با نوعی نظارت دقیق و هوشمند امکان سوء استفاده کشورهای بیگانه از اطلاعات جاری در این شبکهها را کنترل کنند.
مدیریت و آموزش دو شاخه اصلی استفاده صحیح و بهینه از شبکههای مجازی میباشند.
با اینکه اکثر نوجوانان و جوانان در ابتدا صرفاً با انگیزه گفتگو و سرگرمی وارد چترومها میشوند، اما کمکم با افراد مختلفی آشنا میگردند که با اهداف متفاوت و خواستههای مختلف با آنها ارتباط برقرار میکنند، درواقع بیشترین شکستهای عاطفی، سوء استفادههای جنسی و حتی مالباختگی را میتوان در میان آنها دید . چتروم محیطی بسیار مسموم است، چون اکثر افرادی که در آن حضور دارند با ایدههای مختلف ، عقیده های متفاوت و خواستههای شخصی در آن محیطمجازی وجود دارند که به دنبال رسیدن به اهدافشان هستند. چتکردن با اشخاصی که نمیشناسیم صمیمیتهایی بوجود میآورد که باعث ایجاد توقعات بعدی و ارتباطات بیشتر میشود. به نظر میرسد کسانیکه در این چترومها عضو هستند اوقات بیکاری بسیاری دارند. از اینرو اشخاصی که شغل مناسبی ندارند ، درآمد مشخصی ندارند و به احتمال زیاد در خانوادهای آشفته زندگی میکنند، برای نوجوانان و جوانان ما تهدید به حساب میآیند و این مسئولیت بر عهده والدین و محیط های آموزشی مثل مدرسه و دانشگاه است که به این مسأله به عنوان یک آسیباجتماعی و خانوادگی بپردازند.
درکشورهایغربی فضایمجازی در واقع با فضای واقعی تفاوت چندانی ندارد و فضای مجازی نقش سهولت زندگی را بر عهده دارد. اکثر خریدها ، جستجوی مکانها ، تأییدکردن یا نکردن استانداردها ، شناخت کمپانیها و مانند اینها و حتی تدریس علوم مختلف بوسیله فضایمجازی صورت میگیرد. نه اینکه در این کشورها سایتهای مبتذل وجود ندارد اما نحوه دسترسی افراد به آن متفاوت است و کودکان فضای بازیهایشان را در محیط حقیقی میجویند و نه در سایتهای مجازی. این بدین معنا است که استفاده از اینترنت به صورت کاربردی است نه تفریحی. اما با نگاهیگذرا میتوان دریافت که در ایران کودکان اینترنت را بیشتر به نام جوکها و بازیهای آنلاین و کلیپهای سرگرمکننده میشناسند تا استفاده بهینه و منطقی و کاربردی از آن.
استفاده از هر چیزی نیازمند مدیریت صحیح و آگاهی کامل است، اما متأسفانه نبودن کارگاههای آموزشی در ایران باعث شده فضایمجازی مملو از کاربرانی باشد، که برای گذران وقت و سرکردن اوقات بیکاری از آنها استفاده میکنند. معمولا” کسانیکه شاغل میباشند کمتر فرصت دارند به فضای مجازی سر بزنند و اگر هم در فضای مجازی دیده شوند معمولا” هدفمند هستند. البته کمبود برنامهریزیهای دقیق آموزشی و تفریحی و برنامه های جذاب تلویزیونی باعث سیل انبوه کاربران شده است.
حضور در فضای مجازی و استفاده از آن در کلان شهرها و شهرهای کوچک کشور چه با انگیزه حرفهای باشد و یا سرگرمی بر جنبههای مختلف ذهنی افراد تأثیر میگذارد. پس دستیابی به هویتی مدرن در فضای مجازی همراه با یک زندگی سنتی در خانواده و جامعه نشانگر این است که افراد باید از میزان مصرف و نوع مصرف خود از این فضا اطلاع داشته و آن را مدیریت کنند. ورود این تکنولوژی در ایران را میتوان به لبه تیز یک چاقو تشبیه کرد که اگر با درایت از آن استفاده شود و در دست یک جراح ماهر باشد مردهای را زنده میکند و اگر در دست شخصی بدون علم جراحی باشد کشنده است. بنابراین مدیریت و آموزش دو شاخه اصلی استفاده صحیح و بهینه شبکههای مجازی میباشند.
باید در نظر داشته باشیم که نمیتوان فنآوری و پیشرفت تکنولوژی را متوقف کرد، به این دلیل که ممکن است آسیبرسان باشد ، لیکن اول باید قبل از ورود تکنولوژی و فنآوریهای جدید به یک جامعه آموزشهای مناسب جهت استفاده از آن به جوانان داده شود، بخصوص جامعه ایران که بیشترین قشر آن جوانان میباشند. اما اگر در خانوادهها آموزش همسرداری وجود نداشته باشد و قبل از طلاق ثبت شده و قانونی ، طلاقعاطفی بین زوجین رخ داده باشد، وجود شبکههای اجتماعی میتواند عاملی برای سوء استفادههای مالی ، عاطفی و حتی روابط فیزیکی باشد. در واقع انتخاب راه و مسیر استفاده بستگی به شرایط روحی و عاطفی زوجین دارد. همانقدر که میتوان تأثیرات مثبت از آن گرفت و گروههایعلمی ، انساندوستانه ، سلامت ، شعر و ادب و امثال اینها تشکیل داد ، میتواند باعث آشناییهای مختلف با انگیزههای گوناگون باشد.
تنهاتر شدن آدمها در جامعه ایرانی به سبب کمشدن تعداد فرزندان خانواده ایرانی و مشغلههای شغلی است که رفت و آمدها کمتر شده و با ورود اینترنت به اکثر خانهها ، دیدارهای خانوادگی نیز رنگ مجازی گرفته است. هر کس به تنهایی با گوشی یا لبتاپ به سراغ افراد فامیل یا دوستوآشنا میرود، از اینرو رنگ دید و بازدیدها به سرعت پریدهتر میشود و جای آن را به پیامهای واتساپی ، عکسهای وایبری ، شوخیهای لاینی و گروههای مشترک میدهد. متأسفانه این مسأله آنقدر بهصورت عادت درآمده که حتی در میهمانیها و جمعهای که افراد خانواده و یا دوستنان گردهم میآیند ، افراد هر کدام تک تک با گوشیهای خود مشغول هستند و کمتر با یکدیگر سر صحبت را باز میکنند، از این رو غالباً بیشتر مینویسیم ، تایپ میکنیم، کمتر حرف میزنیم و مهر میورزیم ، اما باید بدانیم که هیچگاه ارسال یک دستهگل مجازی عطر یک شاخهگل کوچک که با دستمان به نشانه مهر میبخشیم را، ندارد.
۱۰ راه برای دل کندن از شبکه های اجتماعی
زنی را فرض کنید که تا دقایقی دیگر شوهر و فرزندانش به خانه می آیند در حالی که هنوز ناهار را آماده نکرده است و نمی تواند از مشاهده عکس های دوستانش در اینستاگرام دست بکشد.
گروه جامعه جهان نیوز ـ دانشجویی را فرض کنید که فردا امتحان دارد، ولی نمی تواند بی خیال وایبر شود و پای کتاب و درس اش بنشیند. مردی را فرض کنید که از صبح که به محل کارش رفته، موفق نشده است هیچ کاری انجام دهد چراکه مدام مشغول سر زدن به فیس بوک است، زنی را فرض کنید که تا دقایقی دیگر شوهر و فرزندانش به خانه می آیند در حالی که هنوز ناهار را آماده نکرده است و نمی تواند از مشاهده عکس های دوستانش در اینستاگرام دست بکشد. این دانشجو، این مرد و این زن جزو افرادی هستند که در حالی به سراغ استفاده از شبکه های اجتماعی می روند که کارهای مهم تری برای انجام دادن دارند. اگر شما هم جزو این دسته از افراد هستید و تا به حال چنین رفتاری از شما سر زده است، به احتمال زیاد باید بگوییم که شما دچار اعتیاد به شبکه های اجتماعی شده اید و باید با ترک این عادت نامناسب، به سراغ کارهای مهم ترتان بروید.
۱ – قبول کنید که شبکه های اجتماعی وقت گیر است
توجه داشته باشید که نخستین گام برای رهایی از این مشکل این است که بپذیرید استفاده بیش از حد از این شبکه ها، آسیب رسان و تلف کننده وقت است. البته و در صورتی که در استفاده بیش از حد از این شبکه ها افراط کرده اید و احساس می کنید که معتاد این شبکه ها شده اید، نگران نباشید چراکه با سخت کوشی، نظم و به کار بردن چند اصل، می توانید بر این اعتیاد خود غلبه کنید.
۲ – برنامه ریزی مناسب و منطقی داشته باشید
بدون شک اگر بخواهید که یک باره ارتباط خودتان را با شبکه های اجتماعی قطع کنید، امکان موفقیت شما بسیار کم خواهد شد؛ بنابراین بهتر است با تدوین یک برنامه ریزی مناسب، تلاش کنید تا روز به روز میزان فعالیت تان در شبکه های اجتماعی را کاهش دهید تا به حد معقول و منطقی برسد. برای رسیدن به این هدف بهتر است همیشه فهرستی از کارهایی را که باید انجام دهید، همراه تان داشته باشید تا برای حضور در شبکه های اجتماعی با مدیریت زمانی بهتری عمل کنید.
۳ – از همراهی و همدلی خانواده کمک بگیرید
در طول مدت زمانی که شما برای قطع وابستگی تان به فضای مجازی تلاش می کنید، همراهی دیگر اعضای خانواده با شما ضروری به نظر می رسد. بنابراین از هر فرصتی برای بودن در کنار خانواده استفاده کنید چراکه برای آرامشی که در این فضا به دست می آورید، هیچ جایگزینی وجود ندارد.
۴ – عضویت خود در گروه ها را محدود کنید
نیازی نیست که به طور مثال در ۱۵ شبکه اجتماعی عضو باشید. در واقع حتی نیازی نیست در ۲ شبکه اجتماعی که کارایی یکسانی دارند عضو شوید؛ به طور مثال یا وایبر را انتخاب کنید یا واتس آپ را نه این که هر دو را. به احتمال زیاد همین کار، تعداد گروه هایی را که در آن ها عضو هستید و زمانی را که صرف فعالیت در آن ها می کنید، نصف خواهد کرد.
۵ -خودکنترلی تان را تقویت کنید
فقط زمان هایی از شبکه های اجتماعی استفاده کنید که کارتان را انجام داده اید یا مشغول استراحت هستید. وقتی کاری دارید که باید انجام شود، زمان خود را صرف به روزکردن پروفایل تان یا عوض کردن عکس تان نکنید. این گونه علاوه بر این که زمان تان را هدر نمی دهید، خودکنترلی هم در شما تقویت می شود.
۶ – بررسی کنید که چه چیزهایی را در شبکه های اجتماعی از دست می دهید
هرچند حضور در شبکه های اجتماعی علاوه بر معایب، مزایایی هم دارد اما توجه داشته باشید که اگرچه با عضویت در این گروه ها می توانید چیزهایی به دست آورید، اما به نظر می رسد که چیزهای زیادی را نیز از دست خواهید داد.
۷ – بدون هدف عضو گروه ها نشوید
تنها عضو گروه هایی بشوید که هدف شان مشخص باشد و اعضای آن نیز شناخته شده باشند. به طور مثال، فعالیت در یک گروه کاری، تحصیلی یا خانوادگی می تواند برای شما مفید باشد. با این حال و اگر متاهل هستید تلاش کنید تا از ارتباط با خانم ها و آقایان دیگری که در فضای مجازی پای درد دل های شما می نشینند، خودداری کنید چراکه رفته رفته انسان در ارتباط با جنس مخالف در چنین فضاهایی احساس امنیت می کند و با تداوم ارتباط ممکن است احساس ها و پیوندهای عاطفی ایجاد شود و به طور جدی زندگی زناشویی شما را هدف قرار دهد و زمان زیادی از شما بگیرد. فراموش نکنید که برای درد دل کردن هیچ جایی بهتر از خانواده و هیچ کسی بهتر از همسر شما نیست.
۸ – بیکار و بی برنامه نباشید
بیکار و بی برنامه بودن در زندگی، شما را به استفاده بیشتر از این نرم افزارها ترغیب می کند؛ بنابراین اوقات فراغت خود را به تفریحات دیگر که مورد علاقه تان است، اختصاص دهید تا به مرور، فعالیت تان در فضای مجازی کاهش یابد.
۹ -نیازی را که برای رفع آن در شبکه های اجتماعی هستید کشف کنید
بررسی کنید که حضور در شبکه های اجتماعی چه نیازهایی را در شما برطرف می سازد که این قدر به فعالیت در آن ها علاقه دارید. تلاش کنید تا آن نیازها را کشف و برای تامین آن ها به شیوه ای سالم تر با شریک زندگی تان گفت و گو کنید.
۱۰ -محدودیت های زمانی تعیین کنید
برای استفاده از شبکه های اجتماعی، محدودیت زمانی قایل شوید؛ به عنوان مثال شما می توانید روزی ۱۵ دقیقه تا نیم ساعت را به این کار اختصاص بدهید. در ضمن در زمان هایی که در کنار همسرتان هستید، تا حدامکان از این نرم افزارها استفاده نکنید.
شما می توانید زمانی را که آنلاین هستید و از شبکه های اجتماعی یا دیگر خدمات آنلاین تلفن های همراه هوشمند بهره می برید حساب کنید چراکه این آسان ترین راه برای فهمیدن این است که وقت تان را تلف کرده اید یا نه؟ حتی می توانید از ثانیه شمار هم استفاده کنید. در یک برنامه ریزی دقیق، مدت زمان منطقی و موردنیاز بهره برداری از این فعالیت ها را تعیین کنید و وقتی زمان آن به سر آمد، بدون در نظر گرفتن این که کارتان به پایان رسیده است یا نه، آن فعالیت را قطع کنید.
حسنعلی نوروزی