بسمه تعالی
گفتمان انقلاب اسلامی ، حضرت امام خمینی(ره) ومقام معظم رهبری
اعتدال:
گفتمان اعتدال به منظور توسعه ارتباطات خود با جهان غرب ناگریز است که مسائل فرهنگی را از فضای اسلامی خارج و به فضای اباحه گری و تساهل نزدیک نماید به گونه ای که محمود سریع القلم در کتاب عقلانیت و توسعه یافتگی چنین می گوید: «یکی از دلایلی که نه تنها ایران، بلکه کل منطقه خاورمیانه مشکل توسعه یافتگی دارد، این است که در این منطقه، هویت فرهنگی قوی وجود دارد که آمادگی ادغام با فرهنگ جهانی را ندارد.» نکته قابل توجه اینکه در برنامه فرهنگی ارائه شده توسط دولت حتی یکبار از کلمه «جنگ نرم» و نحوه مبارزه با آن اشارهای به میان نیامده اما ۵ بار از کلمه «تساهل» بهعنوان یکی از اصولِ گفتمانِ فرهنگیِ اعتدال یاد شده و برای حل نقصانهای اقتصاد، فرهنگ و صیانت از تنوع و تکثر فرهنگی به آن اشاره شده است.
نظریه پردازان گفتمان اعتدال با در دست داشتن این نقشه راه، وارد مسائل جزئی تر و ربزتری از فرهنگ می شوند تا بتواند تفسیر تساهل گرایانه ای از دین اسلام به نمایش بگذارند. این گفتمان همچنین به دلیل نداشتن جایگاه اجتماعی در بین مردم تا حدود زیادی اقدام به غیریت سازی و تعریف از خود به عنوان گفتمان برتر می نماید. در این زمینه می توان به صحبت های حسن روحانی اشاره کرد: «هیچ جامعهای در تاریخ قادر نبوده تفکیک جنسیتی کند، در اجتماع پیچیده و پر از ارتباطات امروزی نیز تفکیک جنسیتی هیچ کاربردی ندارد. من با ایجاد محدودیتهای فراقانونی علیه زنان و دختران مخالف هستم. بعضی آنقدر تنگنظر هستند که حتی برخی فتواهای غیرسختگیرانهتر مراجع تقلید را نیز تحمل نمیکنند. رفتار آدمهای سختگیر امروز با تصوراتشان درباره دین اسلام نمیخواند. اسلام را کامل و راهحل همه چیز معرفی میکنند، ولی دست آخر نمیتوانند راهی برای وارد کردن زنان به ورزشگاهها پیدا کنند و راه محدود کردن را در پیش میگیرند. من البته معتقدم قطعاً مشکل از سوی این افراد است
در این میان گفتمان اعتدال در برخی موارد که امکان نزدیک کردن عقاید مردم به خواسته ها و مطلوب های خود نمی یابد اقدام به پاک کردن صورت مساله کرده و بیان می دارد: اینقدر در زندگی مردم مداخله نکنید، ولو به خاطر دلسوزی؛ بگذاریم مردم خودشان راه بهشت را انتخاب کنند، نمیتوان با زور و شلاق مردم را به بهشت برد
این گفتمان وقتی خطرناک می شود که راه را برای ورود اندیشه ها و رویکرد های ضد ارزشی و نا هنجاری ها باز می کند. «تقسیم هنرمندان به هنرمندان ارزشی و غیر ارزشی بی معناست، هنر یعنی ارزش و هنرمند ارزشمندی است که با کار خلاقانه به تعالی می رسد…. وظیفه ذاتی دولت اراده و تامین مسائل ملی همانند امنیت و سیاست خارجی است و وظیفه دولت مداخله در هنر نیست.»
دولت تدبیر و امید با در نظر داشتن شبه گفتمان توسعه و اعتدال سیاست ها و رویکردهای متفاوتی را در زمینه هویت زدایی فرهنگی از جامعه اسلامی ایران نموده است. دید یکسان به هنرمندان و جریان های فرهنگی اعم از ارزشی و غیر ارزشی در اکثر فعالیت های دولت یازدهم مشهود است. دولت یازدهم برای نیل به هدف خود یعنی یکسان سازی فرهنگی میان ایران و غرب دو رویکرد را مورد توجه قرار داده است.
رویکرد اول تضعیف جریان های ارزشی و رویکرد دوم تقویت و بازکردن راه نفوذ برای جریان ها و عناصر غرب گرا می باشد
از بین بردن هویت فرهنگی به بهانه توسعه موضوعی نیست که در قرن بیست و یکم و توسط برخی از نظریه پردازان و شبه روشنفکران روز به گوش برسد بلکه یادآور منورالفکرهای عصر مشروطه می باشد که حال با گذشت بیش از یک قرن از منسوخ شدن این طرز فکر باز از زبان مروجین گفتمان اعتدال شنیده می شود؛ با این تفاوت که اکنون طبل رسوایی غرب در بسیاری از مسائل فرهنگی و اجتماعی و حتی اقتصادی و سیاسی به صدا در آمده است ولی هنوز شاهد ارائه نظریات منورالفکری نزدیکان دولت هستیم.
به علاوه رویکرد های اتخاذ شده توسط دولت می تواند آینده نامطلوبی را در ابعاد گسترده برای فضای فرهنگی در پی داشته باشد. محدود کردن نیروهای انقلابی و حمایت نکردن از جریانات ارزشی و فعالیت های موثر فرهنگی می تواند موجب سرخوردگی و شکست این جریان فرهنگی در جنگ نرم فرهنگی شود و از سوی دیگر با حمایت دولت از جریان ها و فرهنگ های معارض راه برای نفوذ حداکثری عناصر معاند و شروع استقرار آن ها در نهاد های فرهنگی و ریشه دوانیدن آن ها گردد. با توجه به اینکه نفوذ فرهنگی بی صدا تر و با سرعت کمتر به صورت نامحسوس اتفاق می افتد مبارزه با آن سخت تر است و به زمان بیشتری نیاز دارد.
با نفوذ صورت گرفته در عرصه فرهنگی زمینه نفوذ اجتماعی و اقتصادی و به تبع آن نفوذ سیاسی و پس از آن سلطه فرهنگی اتفاق خواهد افتاد. با نفوذ گسترده فضای اباحه گری و تساهل مسئولان نیز شاهد فضای سکولاریسم و فساد گسترده در اجتماع خواهیم بود به نوعی که این فساد در بین همه اقشار جامعه تسری پیدا خواهد کرد و فراگیر خواهد شد. با فراگیر شدن فساد در ایران دشمن قادر خواهد شد ملت مقاوم ایران را از سر راه خود بردارد و پروژه آندلس سازی از ایران را به انتها برساند