بسمه تعالی
گفتمان انقلاب اسلامی ، حضرت امام خمینی (ره) ومقام معظم رهبری
عقلانیت انقلابی یا آرمانزدایی تعاملی:
مقدمه
تکرار مکرر این که ایران هم باید مانند سایر بازیگران نظام بینالملل، مسئولیتپذیر بوده و به هنجارهای بینالمللی احترام گذاشته و نظم جهانی را با تمام اجزائش بپذیرد، از سوی برخی از افراد دولتی و یا حامیان آنها، از پشتوانه نظری برخوردار است. به عبارت دیگر، نخبگان دانشگاهی حامیان گفتمان توسعه وابسته طی سالهای اخیر، الگویی را برای سیاست خارجی ایران طراحی کردهاند که عمیقا موجب آرمانزدایی، تعاملگرایی با آمریکا و زدودن نشانههای انقلابی دارد.
در مقابل این جریان اما، رهبر معظم انقلاب اسلامی همچون امام خمینی، راهبری گفتمان انقلابی را برعهده دارد و سعی میکند تا عقلانی بودن آرمانهای انقلاب اسلامی را در مقابل این جریان غربگرا مطرح و نهادینه کند.
آنچه در ادامه میآید، تلاشی است برای بیان نمونههایی از این راهبری رهبر انقلاب در کنار نظرات برخی چهرههای شاخص دولت که سعی در آرمانزدایی دارند. در این میان فهم نظرات مقامات و نخبگان آمریکایی هم میتواند مفید باشد چرا که دقیقا آنها با اظهارات خود، مواردی که رهبر معظم انقلاب فرمودهاند را تصدیق میکنند؛ یعنی اگر رهبر انقلاب میگوید با عقبنشینی از استکبارستیزی دیگر ایران نمیتوان حرف و اعتراض را بیان کند، شخصیتهای آمریکایی نیز درصدد هستند تا با تعامل بیشتر با ایران، عملا رفتار ایران را تغییر داده و او را از مسیر استکبارستیزی دور کنند.
اختلاف ۱۸۰ درجهای با استکبار یا بستن با کدخدا؟
رهبر معظم انقلاب اسلامی به عنوان اصلیترین راهبر گفتمان انقلاب اسلامی میفرماید:
سیاستهای آمریکا در منطقه با سیاستهای جمهوری اسلامی ۱۸۰ درجه اختلاف دارد. آمریکاییها حزبالله را و مقاومت لبنان را -که فداکارترین نیروهای دفاع ملّی در یک کشورند- متّهم به تروریسم میکنند، از این بیانصافی بالاتر نمیشود. آنوقت در مقابل، دولت تروریست صهیونیستیِ کودککُش را مورد حمایت خودشان قرار میدهند، با یکچنین سیاستی چگونه میشود معامله کرد، چگونه میشود مذاکره کرد، چگونه میشود به توافق رسید؟(۱)
ایشان همچنین در دیدار با اعضای مجلس خبرگان در میفرمایند:
منظورشان از متفاوت این است که [ایران] وارد چهارچوب سیاستهای آمریکا در این منطقه بشود؛ آمریکا در این منطقه سیاستهایی دارد، نظراتی دارد. یکی از این نظرات این است که بایستی نیروهای مقاومتِ این منطقه بکلّی محو بشوند، نابود بشوند؛ یکی از نظراتشان این است که بایستی دولت آمریکا بر کشورهای عراق و سوریه و بقیّهی اینها تسلّط کامل داشته باشند؛ نظرات آنها اینها است، کارهایی که میخواهند انجام بدهند همین کارهایی است که به این چیزها منتهی میشود. [آنها] توقّع دارند که مسئولین ما، دولت ما و سیاستمداران ما در جهت این سیاستها عمل کنند؛ چنین چیزی اتّفاق نخواهد افتاد.(۲)
در گفتمان توسعه وابسته، اساسا مفهوم استکبار به عنوان یک دال مهم تلقی نمیشود، لذا نحوه مواجهه با آن هم، به لحاظ اندیشهای، تفاوتی با سایر دول ندارد. از منظر این گفتمان میتوان در حوزههای مختلف و بر سر موضوعات مختلف با استکبار به مذاکره نشست، داد و ستد کرد و بسوی عادیشدن روابط گام برداشت حتی در مواردی که منافع ما و آنها، در تضاد کامل با یکدیگر بوده باشد. به عنوان مثال دکتر روحانی در نشست خبری مشترک با رییس جمهور اتریش در ۱۷ شهریور در پاسخ به سوالی درباره موضوع ایران در رابطه با مسائل سوریه و این که آیا ایران حاضر است با کشورهای منطقه و با قدرتهای جهانی بر سر یک میز بنشیند و مذاکره کند، تلویحا برای مذاکره با آمریکا بر سر بحران سوریه اعلام آمادگی کرد و اظهار کرد: ایران حاضر است با هر کشوری از جمله کشورهای منطقه و قدرتهای جهانی در این زمینه مذاکره کند. برای ما جان مردم سوریه و بازگشت آوارگان مهم است و اگر این اتفاق یک روز زودتر انجام شود به نفع همه جهان خواهد بود. این در حالیست که در ۲۰ فروردین سال جاری رهبر معظم انقلاب در جمع مداحان و شاعران انقلاب اسلامی و در سالروز ولادت حضرت فاطمه زهرا(س) با اشاره به مذاکرات هسته ای به صراحت فرمودند که بجز در زمینه هسته ای در مورد هیچ موضوعی با آمریکا مذاکره نخواهیم کرد، این را همه بدانند؛ نه در مسائل منطقه، نه در مسائل گوناگون داخلی، نه در مسائل بینالمللی.(۳)
تقابل الهی با استکبار یا تعامل مادی با آمریکا؟
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با جمعی از دانشجویان درخصوص استکبار میفرمایند:
اگر مبارزهی با استکبار نباشد، ما اصلاً تابع قرآن نیستیم. مبارزهی با استکبار که تمام نمیشود. در مورد مصادیق استکبار، آمریکا اتمّ مصادیق استکبار است. مبارزهی با استکبار تعطیلپذیر نیست، تکلیفش کاملاً روشن است و خودتان را آماده کنید برای ادامهی مبارزهی با استکبار. استكبار یك واژهی قرآنی است كه در قرآن دربارهی امثال فرعون و گروههای بدخواه و معارض حقّ و حقیقت بهكار رفته است. استكبار در گذشته هم بوده است، تا امروز هم وجود دارد.(۴)
ایشان همچنین به ریشههای تاریخی و دینی مبارزه با استکبار اشاره کرده و میفرمایند:
از زمان ابراهیم خلیل و نوح پیغمبر و پیغمبران بزرگ و پیغمبر اسلام تا امروز هم همین بوده: جبههی حق در مقابل استكبار قرار داشته است. چرا؟ مقابلهی امروز نظام اسلامی با استكبار از چه رو است؟ چون استكبار با این خصوصیّاتی كه گفتیم، قادر نیست نظام اسلامیای مثل نظام جمهوری اسلامی ایران را تحمّل كند. (۵)
اما از نگاه هاشمی رفسنجانی اساسا استکبار، مفهومی نیست که بتوان مبتنی بر نگاه الهی و دینی به آن نگریست و روابط با او را بر این اساس، ساماندهی کرد. او میگوید:
آمریکا قدرت برتر دنیا است. مگر اروپا با آمریکا، چین با آمریکا و روسیه با آمریکا چه تفاوتی از دید ما دارند؟ اگر با آنها مذاکره داریم، چرا با آمریکا مذاکره نکنیم؟(۶)
چنین نگاهی را دکتر روحانی هم مطرح کرده است. او در حالی که برای تبلیغات انتخاباتی در ۲۳ اردیبهشت ۹۴ به دانشگاه صنعتی شریف رفته بود، اظهار داشت:
هنر این است که ما تهدید را به آسیب و آسیب را به فرصت تبدیل کنیم از این رو مذاکره با آمریکا امکان پذیر و شدنی است اما سخت است هرچند بنده معتقدم مذاکره با آمریکا راحت تر از مذاکره با اروپاست چرا که اروپایی ها به دنبال آقا اجازه از آمریکا هستند. از این رو دولت آینده باید بتواند رابطه ایران و آمریکا را از حالت تخاصم به مرحله تنش که یک مرحله پایین تر است برساند. آمریکایی ها کدخدای ده هستند، با کدخدا بستن راحت تر است.(۷)
عزتآفرینی با استکبارستیزی یا ذلتپذیری با تعاملگرایی؟
رهبر معظم انقلاب اسلامی حداقل در دو مورد به جذابیت استکبارستیزی و سیاست نه شرقی و نه غربی اشاره میکند و آن را مایه بزرگداشت جمهوری اسلامی ایران معرفی میکند. ایشان میفرمایند:
من در زمان ریاست جمهوری، در کنفرانس غیر متعهّدها در زیمبابوه شرکت کردم. کنفرانس غیر متعهّدها عمدتاً در اختیار چپها بود. البته دولتهای متمایل به غرب و امریکا هم در آنجا بودند؛ اما کارگردان عمده، یکی رابرت موگابه و دیگری فیدل کاسترو بود- که اینها چپ بودند- بقیه رؤسای جمهورِ چپ دنیا هم که طرفدار شوروی بودند، حضور داشتند و عمده کارگردانی در دست اینها بود. من رفتم در آنجا سخنرانی کردم. سخنرانی من صددرصد ضدّ امریکایی و ضدّ استکباری بود. حقایق انقلاب، حقایق کشور، جرایم امریکا، جرایم علیه ملت ایران، مسائل مربوط به جنگ تحمیلی و امثال اینها را گفتم. بعد با همان صراحت و شدّت، به تجاوز شوروی به افغانستان حمله کردم. اینها مبهوت مانده بودند! یکی از همان رؤسای جمهور چپ به من گفت، تنها غیر متعهّد در این کنفرانس، ایران است. ببینید؛ نظام اسلامی در ابعاد جهانی، اینطور اهمیت و جلوه پیدا میکند و حتّی دشمنانش مجبور میشوند به آن احترام کنند.(۸)
رهبر معظم انقلاب اسلامی همچنین فرمودهاند:
آمریکاییها خودشان میخواهند این طور وانمود کنند که اگر ملت ایران با ما رابطه برقرار نکند، منزوی میشود! ما با امریکا، رابطه هم برقرار نکردیم، رابطه را هم رد کردیم؛ نه که منزوی نشدیم، بلکه در قضیهی اجلاس سازمان کنفرانس اسلامی در تهران و یک قضیهی دیگر قبل از آن، همهی دنیا گفتند که آمریکا در مقابل ملت ایران منزوی شد! ایستادگی یک ملت، موجب انزوای او نمیشود، بلکه بیشتر موجب عزّت او میگردد. (۹)
اما در مقابل این گفتمان، دکتر روحانی در سخنرانی در افتتاحیه همایش چشمانداز بیستساله و الزامات سیاست خارجی توسعهگرا، با تقلیل پیامدهای مثبت سیاستخارجی استکبارستیزانه انقلاب اسلامی به «سیاست خارجی تکبیرآفرین»گفته است:
بیش از آنکه غرب امنیتی و ترسناک باشد ما امنیتی و ترسناک هستیم. این ما هستیم که فکر میکنیم باید در سیاست خارجی حرفهایی بزنیم که تکبیر آفرین باشد. این ما هستیم که سیاست خارجی را به معنای درشت گویی تعریف کردهایم. این ما هستیم که سر سلوک و سازش با دنیا را نداریم. این ما هستیم که به دنیا میگوییم شما نمیفهمید و همه بیایید در برابر ما تواضع کنید و سر فرود آورید. این ما هستیم که مرز بین تعامل، رویارویی و تسلیم را نمیدانیم. (۱۰)
اتکا به توان داخلی یا دستدراز کردن بسوی استکبار؟
رهبر معظم انقلاب اسلامی سعی دارد تا اتکا به توان داخلی و تقویت ساخت درونی نظام را به عنوان مهمترین راهبرد برای پیشرفت مبتنی بر عدالت مطرح سازد. ایشان میفرمایند:
رابطه با دولت آمریکا یا هر دولت دیگر هم هیچ گرهای را از کار ملتی که خودش نتواند دردهای خود را علاج کند، باز نمیکند.(۱۱)
ایشان همچنین با آغاز به کار دولت تدبیر و امید و تلاش این دولت برای ارتباط با غرب به منظور حل مشکلات داخلی فرمودند:
بعضی میخواهند مشکلات را با کمک دیگران، با تکیهی به دیگران، با رشوه دادن به دیگران، با تذلّل در مقابل دیگران حل کنند؛ بعضیها هم نه، میخواهند مشکلات را با نیروی خودشان، با توان داخلی خودشان حل کنند – اعتقادمان این است که باید به تقویت ساخت درونی نظام اهمّیّت بدهیم؛ این اساس کار است. از درون، خودمان را باید تقویت کنیم.(۱۲)
اما در مقابل این نگاه، دکتر واعظی وزیر کنونی ارتباطات در کتاب الزامات سیاست خارجی توسعهگرا مینویسد:
راهبردهای تحقق توسعه، از الگوهای گذشته که بر پایه مفاهیمی مانند خودکفایی، استقلال و انزوا استوار بودند، از نظر محتوایی فاصله گرفته اند و به الگوی توسعه برون گرا نزدیک می شوند که البته در این الگو مفاهیم خودکفایی و استقلال باز تعریف شده اند … ایران مانند هر کشور دیگر در حال توسعه ای برای پیشبرد توسعه نیازمند منابع بین المللی (اقتصادی و سیاسی) است و در صورتی می تواند این منابع را کسب کند که روابط آن با جهان، به ویژه با کانون های ثروت و قدرت، نه تنها تقابلی و خصمانه تلقی نشود، بلکه در مسیر اعتمادسازی متقابل هدایت شود. (۱۳)
این خط البته از سوی ئیس جمهور روحانی نیز بارها و بارها پیگیری شده است. او برای القا درستی چنین خط فکریای به مخاطب، سعی کرده است تا حتی مشکل کمبود آب کشور و همچنین بالا رفتن سن ازدواج در ایران را هم به مساله تحریمها و عدم روابط خارجی گسترده پیوند دهد!
کتاب «ایران و جهانی شدن؛ چالشها و راهحلها» نوشته دکتر سریع القلم یکی از مهمترین منابع گفتمان توسعه وابسته است که سعی میکند تا توسعه روابط خارجی و آرمانزدایی را مقدمهای برای توسعه داخلی قلمداد کند. سریع القلم در این کتاب به وضوح بیان می کند که «پیشرفت عمومی جمهوری اسلامی بدون هماهنگی با قدرتهای بزرگ امکانپذیر نیست.» این کتاب بیش از هر چیز در پی آن است که به یکی از مهمترین نهادهای قانونگذاری و رفع اختلاف قوا و تدوین راهبردهای استراتژیک نظام جمهوری اسلامی، یعنی مجمع تشخیص مصلحت نظام بقبولاند که توسعه با استقلال و یا به عبارتی توسعه با هویت در تضادی آشتیناپذیر است و پیشرفت عمومی جمهوری اسلامی بدون سرسپردگی به قدرتهای استعماری و استکباری امکانپذیر نیست. سریع القلم در این اثر بیپرده به ما میگوید که در متون و ادبیات جهانی شدن لفظ استقلال منسوخ شده است. سریع القلم پا را از این هم فراتر گذاشته و برای تعامل با غرب معتقد است حتی باید قانون اساسی جمهوری اسلامی را تغییر داد چرا که در تضاد با هدف یاد شده است: قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران با نظم موجود جهانی و ماتریس قدرت و ثروت آن نه آنکه اختلافاتی دارد بلکه در تضاد اصولی است. (۱۴)
مجموع این سخنان به زبان ساده یعنی اینکه :
- جمهوری اسلامی یا بهتر بگوییم انقلاب اسلامی، پدیده خاصی نیست و چیزی است شبیه همه رخدادهای سیاسی اجتماعی دیگر .
- باید بین آرمان گرایی و توسعه یافتگی یکی را انتخاب کنیم. چرا که این دو با یکدیگر قابل جمع نیست .
- اگر قرار است ایران به کشوری توسعه یافته تبدیل شود چاره ای ندارد جز آنکه از آرمان ها، مواضع و دیدگاه های خود در سطح داخلی، منطقه ای و بین المللی کوتاه آمده و در مسیر اعتمادسازی و نزدیکی به کانون های قدرت و ثروت جهانی (یعنی امریکا و غرب) حرکت کند.
- در این مسیر، حتی اگر نیازمند تغییرات و بازنگری های داخلی باشیم (چون تغییر قانون اساسی) باید برای رسیدن به توسعه یافتگی از آنها چشم نپوشیم.
استکبارستیزی امنیتساز یا آرمانزدایی خطرساز؟
از نگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی، استکبارستیزی موجب میشود تا امنیت جمهوری اسلامی ایران، تامین شود. ایشان آرمانزدایی را موجب عقبنشینی از پروندههای مهم تلقی میکنند که موجب تغییر رفتار ایران و پیشروی دشمنان خواهد شد؛
خیلیها بودند از همان اوائل انقلاب، میگفتند آقا حالا که انقلاب پیروز شد، دیگر بس است؛ برویم با آمریکائیها مسائل را تمام کنیم! این معنایش این بود که شعار ظلمستیزی انقلاب تخطئه شود. این را تشویق میکردند. در طول زمان، بودند کسانی که دنبال این بودند؛ یعنی برویم با آمریکا همراه شویم؛ آن کسی که دشمن اصلی ماست، برویم زیر بال او؛ به دامن او پناه ببریم. معنای این حرف، فروختن قضیهی فلسطین است. معنای این حرف، اغماض کردن از جنایات آمریکا در عراق و افغانستان و امثال اینهاست. معنای این حرف، چشم بستن بر روی این همه ظلمی است که آمریکا در جهان بر ملتها دارد انجام میدهد. معنای این حرف، یعنی به این مسائل اعتراض نکنیم. خب، عادی کردن روابط معنایش این است که دیگر ملت ایران و مسئولین ایران نتوانند صریح اعتراض کنند و حرفشان را بزنند؛ و یک مرحله آن طرفتر، تدریجاً مجبور بشوند حرف آنها را قبول کنند. (۱۵)
حمید ابوطالبی فردی که از سوی دولت روحانی به عنوان نماینده ایران در سازمان ملل معرفی شد اما آمریکا او را به اتهام تروریست بودن و مشارکت در تسخیر لانه جاسوسی در سال ۵۷ نپذیرفت، در سخنرانی مهم و کلیدی با عنوان «نقش مفاهیم مبنایی در سیاست خارجی توسعهگرا» در همایش سیاست خارجی توسعهگرا (۱۶)، با رویکردی فلسفی سیاست خارجی را به دو دسته کلی تقسیم می نماید؛ سیاست خارجی غیر توسعه گرا و سیاست خارجی توسعه گرا. از نظر وی که اکنون معاون سیاسی دفتر روحانی است، هرچقدر که سیاستخارجی غیرتوسعهگرا موجب ناامنی شده و هزینههای زیادی بر نظام تحمیل میکند، سیاستخارجی توسعهگرا که مبتنی بر آرمانزدایی بهمنظور تعامل بیشتر است، موجب امنیتسازی بیشتر میشود؛
بهرهبرداری آمریکا از گفتمان توسعه وابسته در ایران
اما نکته قابل تاملتر این است که برخی مقامات و اندیشمندان آمریکایی هم سعی دارند تا از فرصت پیشآمده ناشی از حضور معتقدان به گفتمان توسعه وابسته در دولت، بهرهبرداری کرده و زمینه را برای تغییر رفتار و تغییر فهم ایران از امنیت ملی فراهم سازند. نیکلاس برنز معاون سابق وزارت خارجه آمریکا، در تاریخ ۷ مرداد (۲۹ جولای ۲۰۱۵) میگوید:
باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا و جانشین او و یا حتی جانشین رئیسجمهور بعد از اوباما، باید تلاش کنند قدرت ایران را در منطقه مهار کنند… بنابراین ما باید قدرت دیپلماتیک، اقتصادی و نظامی خود را برای انسداد ایران در شرایط فعلی و مهار قدرت این کشور در منطقه در سالهای آینده به کار بریم… (۱۷)
اوباما نیز پس از توافق وین در مصاحبه با وبسایت «میک» گفت:
در داخل ایران باید گذار صورت بگیرد، حتی اگر تدریجی باشد. گذاری که طی آن درک شود که شعار مرگ بر آمریکا و انکار هولوکاست توسط رهبران ایران و تهدید اسرائیل به نابودی و دادن اسلحه به حزبالله (گروهی که در فهرست تروریستی قرار دارد) و کارهایی از این دست، از ایران در چشم بخش اعظم جهانیان، کشوری طردشده میسازد. (۱۸)
ولی نصر یکی از افراد کلیدی در سیاست خارجی اوباما نظر معناداری در خصوص افزایش رابطه با ایران دارد. او میگوید:
تعامل به طور وسیع به معنای تعمیق تماس ها و ارتباطات بین دو کشور با هدف ایجاد منافع مشخص برای حریف است که از این طریق آن ها به این نتیجه برسند که حفظ این روابط مزایایی دارد. اعتقاد به چنین مزایایی موجب آغاز تاثیرگذاری در رفتار منفی آن ها می شود. تعامل به معنای عمل متقابل فزاینده است که حریف را به رابطه ای بکشانیم که در این رابطه منافعی را احساس کند. آن ها نگهداری و تعمیق رابطه را به نفع خود ببینند و سپس به عنوان دستاورد، مجبور شوند در رفتار منفی خود تجدید نظر کنند. تعامل موفق باید در نهایت نه تنها به عادی سازی روابط، بلکه به عادی سازی رفتار کشوری مانند ایران منتهی شود که البته فرایندی بلند مدت است. (۱۹)
اندیشکدهی «مرکز امنیت آمریکای جدید» هم در گزارش اخیر خود صراحتا به این موضوع اشاره میکند که ایالات متحده میبایست از فضای بهوجودآمده از مذاکرات هستهای با ایران استفاده کرده و شبکهی حامیان غرب در ایران را فعال کند تا از این طریق، تغییرات سیاسی- فرهنگی در ایران بهوجود آورد.
این تلقی آمریکاییها، مورد هشدار رهبر معظم انقلاب قرار گرفته است. ایشان می فرمایند:
از جملهی حرفهایی که میزنند و ما را حسّاس میکند، این است که میگویند برجام فرصتهایی را -هم در داخل ایران و هم در بیرون از ایران و در منطقه- در اختیار آمریکا قرار داده؛ این را آمریکاییها میگویند و جزو حرفهای آنها است. عرض من به دوستانمان در دولت و در مسئولیّتهای گوناگون این است که اجازهی این فرصتطلبی را در داخل مطلقاً به آمریکا ندهید؛ در خارج هم تلاش کنید که این فرصتها در اختیار آمریکا قرار نگیرد. هرچه آنها به این فرصتهای خودشان نزدیک بشوند، یقیناً ذلّت ملّتها و عقبماندگی و محنت کشورها از آنجا شروع خواهد شد، مطلقاً نباید اجازه داده بشود که اینها در داخل کشور از فرصتهایی استفاده کنند. ما این را گفتهایم و اعلان کردهایم که در هیچ مسئلهای جز مسئلهی هستهای با آمریکاییها طرف صحبت نمیشویم؛ هم به مسئولین سیاست خارجیمان گفتهایم، هم به بقیّهی مسئولین گفتهایم که داخل نمیشویم. (۲۰)
جمعبندی
دو گفتمان کلان و اصلی در شرایط کنونی کشور روبروی یکدیگر صفآرایی کردهاند؛ گفتمان توسعه وابسته که از گروههایی با مشی اصلاحطلبانه و اعتداگرای حامی دولت تشکیل شده ومقامات دولتی اصلیترین کارگزاران این گفتمان در حوزه تبلیغ و اجرا هستند، و گفتمان پیشرفتدرون زا که سعی دارد تا با اتکا بر توان داخلی و مبتنی بر عقلانیت و آرمانهای انقلابی، ایران را در مسیر پیشرفت قرار دهد. هر کدام از این دو گفتمان، در تلاشاند تا با تصویرسازی از خود و طرف مقابل، شرایط را برای پذیرش خود در لایههای مختلف جامعه فراهم سازند. طبیعی است که در این جدال گفتمانی، هر گروهی که بتواند فهم و اداراک جامعه را تحت تاثیر خود سازد، میتواند از قدرت بیشتری برخوردار بوده و در عرصههایی مختلفی چون انتخاباتها و بحرانها و … راهکارهای مبتنی بر گفتمان خود را عرضه و اجرایی سازد.
در این نوشته، سعی شد تا برخی از اظهارات چهرههای شاخص هر یک از جریانها آورده شود. در این میان، فهم نظرات دشمن نیز عمیقا میتواند در تصویرسازی مفید واقع شود. نظرات آمریکا به طور صریحی به نظرات حامیان گفتمان توسعه وابسته نزدیک است و آمریکا مبتنی بر همین نزدیکی، برنامهریزی کرده تا بتواند عرصه را از ابعاد مختلف بر ایران تنگ سازد.
پینوشتها:
- بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در ۲۷ تیرماه ۹۴
- بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در ۱۲ شهریور ۹۴
- http://dana.ir/News/435886.html
- بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در ۲۰ تیر ۱۳۹۴
- بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در ۲۹ آبان ۹۲
- هاشمی رفسنجانی در گفتگو با فصلنامه مطالعات بینالمللی در سال ۱۳۹۱٫
- http://www.irdiplomacy.ir/fa/page/1916161
- بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در ۱۲ آبان ۱۳۸۰
- بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در ابتدای سال ۱۳۷۷
- مجموعه مقالات سیاست خارجی توسعه گرا، زیر نظر محمود واعظی، گردآوری و پژوهش مسعود موسوی شفائی، تهران، مرکز تحقیقات استراتژیک، ص۲۲،۲۳٫
- بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در اولین روز سال ۱۳۷۷
- بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در ۱۴ شهریور ۹۲
- مجموعه مقالات سیاست خارجی توسعه گرا، زیر نظر محمود واعظی، گردآوری و پژوهش مسعود موسوی شفائی، تهران، مرکز تحقیقات استراتژیک. ۱۳۸۷
- محمود سریع القلم، ایران و جهانیشدن، چالشها و راهحلها، تهران، مرکز تحقیقات استراتژیک، ۱۳۸۴٫
- بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در ۱۵ بهمن ۱۳۸۹
- مجموعه مقالات سیاست خارجی توسعه گرا، زیر نظر محمود واعظی، گردآوری و پژوهش مسعود موسوی شفائی، تهران، مرکز تحقیقات استراتژیک. ۱۳۸۷
- http://www.hks.harvard.edu/news-events/news/testimonies/nicholas-burns-testifies-july-۲۹-۲۰۱۵
- http://mic.com/obama
- مصاحبه اتاق فکر دانشگاه فلچر با «ولی نصر» منتشر شده در کتاب قدرتهای منطقهای .مترجم: محسن شاهمحمدی
- بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در ۱۲ شهریور