امام علی عليه ‏السلام :

جودُ الوُلاةِ بِفَيءِ المُسلِمينَ جَورٌ وخَترٌِ؛ بخشش كارگزاران از اموال مسلمانان، ظلم و خيانت است.

مشارکت شهروندان در مدیریت شهری

بسمه تعالی

مشارکت شهروندان درمدیریت شهری

مقدمه :

پیش بینی هر پدیده ای مستلزم آگاهی از مبانی فکری و نظری آن است .امروزه شاهد تحولات عظیمی در حوزه های مختلف علوم اجتماعی، مدیریت، علوم اداری، سیاسی، اقتصادی و غیره هستیم و هیچ شاخه ای از دانش بشری از این تحولات شگرف مستثنی نبوده است و بسیاری نیز کم و بیش در ارتباط با یکدیگر حادث شده اند که از آن جمله می توان به بحث مشارکت های مردمی در مدیریت شهری اشاره کرد.

شهر یک مجموعه است، مجموعه ای که عناصر و عوامل متعددی را در خود جای داده است.

 

 

شهروندان در یک شهری به سه شیوه زندگی می کنند.

1) به صورت فردی 2) به صورت خانوادگی 3) به صورت گروهی.

از سویی مکان های شهری نیز به سه دسته تقسیم می شوند:

1) مکان های عمومی ، 2) مکان های خصوصی 3) مکان های دولتی

و همچنین فعالیت ها تقریبا درشهر هم شامل 3 نوع می باشند:

1) فعالیت های فرهنگی 2) فعالیت های سیاسی 3) فعالیت های اقتصادی (ثابتی راد، 1385: 12).

به بیان ساده تر در واقع آنچه که اشاره شد، مدلی از یک شهر است که آدم ها به شکل فردی، خانوادگی و گروهی در مکان های عمومی، خصوصی یا دولتی به فعالیت های سیاسی، فرهنگی یا اقتصادی مشغول هستند. به تنظیم روابط و تبیین مناسبات و مهارت هایی که این سه جزء برای زندگی احتیاج دارند رفتارهای شهری می گویند. به عبارت دیگر آدم ها با خود و اماکن و فعالیت ها، روابطی را به وجود می آورند و مهارت هایی را شکل می دهند.

شهروندان ساکن شهر از مديريت شهري و شهرداري ها فقط رسيدگي به وضعيت عمراني، کالبدي و اقتصادي و خدماتي شهر را انتظار ندارند، بلکه فراهم کردن زمينه حمايت اجتماعي، روابط شهروندي، ساماندهي امور اجتماعي و فرهنگي، فراهم کردن امنيت اجتماعي و رواني و نظاير اين ها را مي طلبند.

 

اهمیت وضرورت مشارکت :

ضرورت شناخت از مقوله مشارکت بدان جهت دارای اهمیت است که اولاً یکی از مبانی اساسی و اصولی دموکراسی در دنیای امروزی است و ثانیاً شهرداری ها، زمینه ساز فرهنگ مشارکت برای رسیدن به آرمان های جامعه دموکراتیک بر اساس (ادبیات امروز) می باشند.

بدون شک ایفای نقش شهروندان از طریق اظهارنظر، ارائه پیشنهاد، تصمیم گیری و قبول مسئولیت در زمینه های کاری مربوطه نیازمند شرایط خاصی است که مهم ترین آنها آمادگی شهروندان برای اینکار می باشد..

لزوم تقویت شاخص های مشارکت شهروندی در جهت دستیابی به توسعه پایدار، نیازمند بسترسازی زمینه حضور مردم در عرصه عمومی است. ازآنجائی که شهر به عنوان یک سیستم درنظر گرفته می شود و مشارکت مردمی هم به عنوان جزئی ازسیستم و یکی از عوامل تأثیرگذار در سیستم می باشد،

رابطه بین دیدگاه های مردم و مدیران و مشارکت مردم و ویژگی های کمی و کیفی تأثیرگذار در مشارکت آنان ، موانع و تنگناهای ذهنی و عینی موجود بر سر راه مشارکت شهروندان در مدیریت شهری، و راهکارهای مؤثر در افزایش مشارکت مردمی در مدیریت مطلوب و نوین شهری باید شناسایی گردد.

مشارکت و مدیریت شهری در کشور ما پدیده جدیدی نیست. با این حال، امروزه با رشد شهرنشینی و بدنبال آن تغییر الگوهای مشارکت، لزوم بازبینی در این مفهوم و ارائه الگوهای متناسب با نیازهای امروزی شهروندان، کاملاً محسوس است.

رفاه هر جامعه در گرو ایجاد اطمینان از این نکته است که همه اعضای آن احساس کند که در آن سهمی دارند و در واقع از جریان عادی جامعه کنار گذاشته نشده اند.

تعریف ومفهوم مشارکت :

مشارکت یک فرآیند است که در آن باید افراد بصورت داوطلبانه در امور مربوط به شهرها و شهرداری ها دخالت نمایند به شرطی که توان و انگیزه مناسب برای دخالت مؤثر را داشته باشند. همچنین مشارکت به موردی خاص اطلاق نمی شود بلکه مشارکت به مفهوم «شرکت فعالانه» انسان ها در تمامی ابعاد زندگی می باشد

مشارکت از دیرباز با زندگی انسان پیوند داشته است. از دویست سال پیش مشارکت در نظام سیاسی کشورها راه یافت و آرام آرام تحول و دگرگونی های بسیاری راتجربه کرده است . با گذر زمان در رویارویی با انبوهی از دشواری ها چنان رشد و بالندگی یافت که سرانجام مردم، حق آن را یافتند تا در تعیین سرنوشت خویش مختار باشند و در طراحی آینده خود مشارکت جویند. با این همه، سایر کارهای ضروری برای معنی دار کردن مشارکت سیاسی مردم هنوز چنانچه باید پدید نیامده و تا رسیدن به مرحله ای که همه مردم در تعیین سرنوشت خود دخالتی آگاهانه و واقعی پیدا کنند، فاصله ای بسیار است. (طوسی، 1380: 6).

مشارکت چهار سطح دارد و از آن چهار مفهوم را می توان استنباط کرد. پایین ترین سطح مشارکت در تأمین نیروی کار و بالاترین سطح مشارکت، مشارکت در تصمیم گیری است.

سطوح مشارکت مردم در مدیریت شهری :

1) مشارکت در برنامه ریزی و تصمیم گیری

2) مشارکت در اجرای طرح ها

3) مشارکت در بهره برداری

4) مشارکت در ارزشیابی

نا رسایی های مشارکت مردم درمدیریت شهری :

1) پیش فرض های نادرست در مورد مشارکت مردم؛

2) عدم مشارکت افراد با سازمان ها؛

3) موانع فرهنگی مشارکت؛

4) موانع قانونی و سازمانی مشارکت مردم (برومند، 1380: 50).

می توان گفت در حال حاضر نظام مدیریت شهری با یک چالش و خلل در زمینه استفاده از مشارکت مردمی در مدیریت شهری مواجه است.

وظایف مدیریت شهری:

فراخواندن مردم به مشارکت در امور شهر و محله سکونتشان، از جمله تئوریهای مدیریت مشارکتی است. در حقیقت، مشارکت مردم در شهرسازی، پایه های مشروعیت شهرسازی را قوام بیشتری می بخشد. انسان محور اصلی توسعه است. در واقع مشارکت اجتماعی و زندگی جمعی انسان با اصل مشارکت نظام ، نهفته است.

پیشرفتهای بشری نیز همگی مرهون مشارکت گسترده اجتماعات بشری است .مشارکت، درگیری ذهنی و عاطفی اشخاص در موقعیتهای گروهی است که آنان را برمی انگیزاند تا برای دستیابی به هدفهای گروهی، یکدیگر را یاری دهند و در مسئولیت کار شریک شوند.

راهکارهای مناسب برای تحقق این امر در راستای مدیریت شهری. میزان اتفاق نظر افراد در ایجاد هویت بخشی، حفظ زیبا سازی و آثار قدیمی شهر ومحله و تأثیر در کاهش آسیبهای اجتماعی و ارتباط متقابل بین مدیریت شهری و ساکنین شهر و همچنین تمایل ساکنین در عضویت در کارگروهها باید مشخص شود.

 

طبقه بندی وظایف مدیریت شهری :

1) برنامه ریزی استراتژیک؛

2) توسعه اقتصادی؛

3) عرضه خدمات؛

4) پشتیبانی عمومی.

ادوارد لمان در الفبای مدیریت شهری در سال 1993 با دسته بندی اندکی متفاوت چنین می گوید:

«سازمان های محلی در سطح شهرها، مناطق کلان شهری، استان ها و یا کشور معمولاً مسئولیت انجام شش وظیفه وابسته به یکدیگر را در عرصه های اراضی شهری، محیط طبیعی، تأسیسات و تجهیزات محلی، مسکن، خدمات اجتماعی (از جمله کاهش فقر) و توسعه اقتصادی برعهده دارند».

برای ایفای چنین وظایفی، ساختار تشکیلات غیرمتمرکز برای سازمان های محلی امری ضروری است. بعلاوه این نقش نوین، توسعه منابع جدید، آموزش و تعلیم نیروی انسانی و بازنگری رابطه بین سازمان های محلی و حکومت مرکزی را می طلبد، که بدون در نظر گرفتن آنها انجام موفق وظایف فوق غیرممکن خواهد بود. تنها با تهیه فهرستی از وظایف و فعالیت ها برای مدیران شهری نمی توان به مأموریت آنها خاتمه بخشید، بلکه این مدیریت شامل برخوردی نوین با مسئله مدیریت مناطق شهری است. این شیوه، شیوه ای نوین از عملکرد یک سازمان، در برخورد با دولت مرکزی، نهادهای غیردولتی، بخش خصوصی و مردم است.

 

انواع مشارکت مردم درمدیریت شهری:

بنیادی ترین اندیشه زیرساز مشارکت، پذیرش اصل برابری مردمان است و در این مفهوم، مشارکت بر سه ارزش بنیادی تأکید دارد:

1- سهیم کردن مردم در قدرت و اختیار؛

2- راه دادن مردم به نظارت بر سرنوشت خویش؛

3- بازگشودن فرصت های پیشرفت به روی مردم در رده های زیرین جامعه .

 

باید گفت آگاهی یافتن و داشتن اطلاعات مورد نیاز، پیش شرط هر نوع مشارکتی است. مشارکت مؤثر و سهیم شدن در زندگی محلی بدون داشتن اطلاعات کافی ممکن نیست. اتفاقی نیست که برخی کشورها عدم شفافیت و نارسایی اطلاعات موجود در دسترس شهروندان را دو مشکل اساسی در مقابل توسعه و نیز دموکراسی محلی قلمداد می کنند. حق شهروندان برای کسب اطّلاعات کافی با مشارکت عمومی در وضع قوانین در سطح محلی و نیز سهیم شدن در اداره کردن خدمات عمومی محلی، ارتباط در مشارکت نام دارد (استوکر، پیشین: 207).

نتایج حاصل از مشارکت :

مشارکت دادن مردم در امور دارای نتایج زیر خواهد بود:

1- بهره وری در کار افزایش می یابد.

2- میان مردم یگانگی به وجود می آید.

3- سرخوردگی از کار و افسردگی کاهش می یابد.

4- دگرگونی امکان پذیر می شود.

5- ایستادگی و مقاومت در مقابل تغییرها کاهش می یابد.

6- مردم سالاری جای خودکامگی را می گیرد و انسان ها در تعیین سرنوشت خود سهیم می شوند.

7- حاشیه نشینی، که نوعی استثمار شدگی است، از میان می رود.

8- انسان ها توان و نیروی بیشتری می یابند. ترس و وحشت ناشی از تنهایی رخت برمی بندد.

9- فرهنگ سکوت درهم می شکند.

  1. توسعه پایدار و همه جانبه تحقق می یابد.

11- استعدادها شکوفا می شود.

12- مشارکت تأییدی است بر شأن و منزلت انسان ها.

13- مشارکت سهیم کردن همه کارکنان درگیر در پذیرش مسئولیت است.

14- مشارکت وسیله است نه هدف (سریزدی، 1381: 64).

 

نقش مشارکت مردمی در مدیریت شهری :

طرح جامع شهری در سال 1934 نخستین بار برای شهر آمستردام تهیه شد و از اوایل دهه 1940 در اروپا با توجه به نظرخواهی از مردم در هنگام تهیه طرح های جامع این امر متداول شد. شیوه نظرخواهی مرسوم در این دوران به گونه ای بود که در مراحل پایانی طرح های جامع شهری، با در معرض دید قراردادن آنها در یکی از سالن های شهرداری، شهروندان می توانستند نظریات خود را در مورد طرح به صورت کتبی به مقامات محلی اعلام نمایند و مسئولین و تهیه کنندگان با بررسی پیشنهادات و انتقادات مردم، تا حد امکان نظرات مردم را در طرح ها انعکاس می دادند: از این رو نوع مشارکت در تهیه طرح ها در این دوران محدود به مشارکت مردمی از نوع دادن اطلاعات و مشورت کردن بود و هیچ گونه تعهدی از جانب مقامات بر اجرای نکته نظرات مطرح شده مردم، وجود نداشت. بعلاوه، این نظرخواهی از مردم در مرحله پایانی طرح صورت گرفته می شد و مانع انجام اصلاحات و بازنگری اساسی در طرح ها می شد.

اگرچه در این دوران همچنان مشارکت مردمی در کلیه مراحل تهیه، بررسی و اجرای طرح ها، به صورت ضروری و جزء لاینفک از روند برنامه ریزی مطرح شد و به تدریج الزامات قانونی آن در نظام مدیریت و برنامه ریزی شهری غرب تدوین شد. امروزه به اصل مشارکت مردمی به صورت نظرخواهی از نهادهای غیردولتی و شهروندان درباره ی اهداف اصلی طرح، مراحل مختلف تهیه، بررسی و اجرای طرح، به اندازه خود طرح ها اهمیت داده می شود و نظرخواهی با انواع روش ها عملی می شود و در صورت منطقی بودن در طرح ها و برنامه ها لحاظ می شوند (نجات حسینی، 1381: 79).

در واقع تغییر نگرش های به وجود آمده در تئوری های مدیریت شهری از شیوه عقلانی به توافقی و سرانجام مشارکتی، بستر لازم برای دخالت و حضور مردم در فرآیند تصمیم سازی طرح ها و برنامه ها را فراهم کرده است. هر کدام از شیوه های فوق از ویژگی های خاصی برخوردار بوده است.

در شیوه عقلانی مدیریت شهر و برنامه ریزی های لازم آن، اساساً هدف گرا بوده و فقط به محصول نهایی می اندیشد و به اندازه کافی به تغییراتی که ناگزیر در عرصه های مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی جامعه پیش می آید توجه لازم مبذول نمی نماید.

در مدیریت و برنامه ریزی توافقی نیز، طرح ها و برنامه ها به دلیل برخی ملاحظات سیاسی و حفظ منافع برخی گروه های بانفوذ از انعطاف لازم برخوردار نمی باشد

در شیوه مشارکتی با نقدی به ملاحظات مذکور، مجموعه ی مدیریت شهر و برنامه ریزان، می کوشند با رفع نقاط ضعف در شیوه گفته شده و توجه به فرآیند برنامه ریزی تا به محصول آن به چالش های موجود در مدیریت و برنامه ریزی توسعه شهری پاسخ دهند

 

نتیجه گیری وارائه راهکار وپیشنهادات :

1 – ایجاد مدل و الگوی مناسب مشارکتی و مشارکت دادن شهروندان از طریق تشکل های مردمی منسجم در بهبود جریان مدیریت شهری تأثیرگذار است. به نظر می رسد شورای اسلامی شهر و شهرداری می تواند با تشکیل گروه ها و انجمن های تخصصی و مشارکت داوطلبانه کارشناسان و متخصصان، موجبات ارتقاء مدیریت شهری را فراهم کند. ایجاد چنین انجمن ها و گروه های تخصصی در شورا وشهرداری به منظور مشارکت در امور این شهرمی تواند موجب کاهش هزینه های نظارتی و کنترل رسمی و احساس تعلق به جامعه شده و روحیه مشارکت پذیری را ارتقاء دهد. آنچه ضروری به نظرمی رسد اینکه، تهیه و استفاده از یک الگوی مناسب با پشتوانه علمی که توسط متخصصان تهیه شده و نیز به کارگیری سازمان های غیردولتی و گروه های مردمی در ایجاد وحدت رویه در عملکرد و جلوگیری از اعمال سلیقه های شخصی مهم است. چنین مدیریتی به دور از هرگونه خودکامکی و خودرأیی بوده و شهروندان برای رسیدن به هدف های مشترک گروه، با هم همکاری می کنند.

2- از دیدگاه شهروندان، عملکرد رسانه های گروهی در ایجاد فرهنگ مشارکت عمومی و القای باورهای جمعی برای افزایش مشارکت شهروندان در توسعه مدیریت شهری مؤثر نبوده است. باعنایت به نتیجه بدست آمده، چنین به نظر می رسد که عامل بسیاری از بی اعتمادی ها نتیجه ناآگاهی و عدم اطلاع رسانی به موقع است. چنانچه مجموعه مدیریت شهری، اطلاع رسانی به موقع نداشته باشند و روند اجرای امور را از شهروندان پنهان کنند، حاصل کار بدبینی و بی اعتمادی و عدم مشارکت پذیری شهروندان در امور شهرداری و به طبع آن ناکارآمدی توسعه مدیریت شهری می باشد. با توجه به اینکه یکی از اولین نشانه های پیشرفت مشارکت، داشتن آگاهی می باشد، پیشنهاد می شود رسانه های ارتباط جمعی، نسبت به اطلاع رسانی و آگاه سازی شهروندان و ارتقاء فرهنگ مشارکت پذیری اقدام های مؤثر علمی و اجرایی را معمول دارند، که از آن جمله می توان به چاپ نشریات خبری- خبرنامه های ویژه، نصب پوسترها و پلاکاردهای تخصصی در زمینه موضوع مشارکت- ساخت فیلم های کوتاه و به ویژه تیزرهای انیمیشن، انجام تبلیغ عمومی در شبکه های مجازی ورایانه ای جهت ارتقاء فرهنگ مشارکت به منظور توسعه مدیریت شهری و دیگر اقدامات از این دست اشاره داشت. درحال حاضر ماهنامه نسیم خدمت ، سایت شورای اسلامی وشهرداری بیشتر به انتشارخبر واطلاع رسانی ازوضعیت ظاهری واتفاقات درون تشکیلات مدیریت شهری می پردازد تا یک منبع اطلاع رسانی عمومی وارائه گزارش عملکردی وهمچنین در جلب وترغیب مشارکت شهروندان ، متخصصان ، کارشناسان وذینفوذان به مشارکت درتصمیم گیری های مدیریت کلان شهری ضعیف عمل کرده ونظراکثرمردم وشهروندان درخصوص این رسانه ها نداشتن محتوی واطلاعات مفیدمی باشدوبیشترآنرا نوعی تبلیغ برای خود(اعضای شورا) می دانند البته سرمایه گذاری و مساعدت مجموعه مدیریت شهری و همچنین شورای اسلامی شهردراین زمینه ضروری است.

3- قوانین فعلی جاری در شهرداری ها در افزایش میزان مشارکت عمومی شهروندان جهت توسعه مدیریت شهری مؤثر نمی باشد، این بدان معنا است که باید برای رفع این معضل، قوانین کارآمد تدوین و تصویب و نسبت به تغییر و یا تجدیدنظر در خصوص قوانین فعلی شهرداری ها و از میان برداشتن بوروکراسی های زاید اداری، اندیشه شود تا فضای قانونی لازم به منظور حضور شهروندان در کارهای مشارکت پذیر فراهم شود.

4- عملکرد تشکیلات شورای اسلامی شهراقبالیه در بهره گیری از توانمندی های شهروندان جهت افزایش مشارکت عمومی برای توسعه مدیریت شهری تأثیرگذار نبوده است. شورای اسلامی شهر همکاری و تعامل خود را با مدیریت شهری این شهر بیش از پیش ارتقاء دهد تا ضمن جلب اعتماد شهروندان به این دو نهاد مدیریتی در مجموعه شهر، بتواند نسبت به اتخاذ تصمیم و انجام سیاست گذاری های مشارکت پذیر با همکاری نهاد شهرداری اقدام نماید. این بدان معنی است که تشکیلات شورای اسلامی شهرشیوه نظرخواهی از شهروندان را به عنوان یکی از الگوهای بسیار مهم مشارکتی در انجام کارهای خود مورد نظر قرار داده و تا حد امکان این نظرات را در طرح ها نیز انعکاس دهد و الزامات قانونی آن را به نظام مدیریت شهری تنفیذ و تکلیف نماید. با احراز این شرایط به تدریج بستر لازم برای رسیدن به توسعه با تأثیر مشارکت محوری و بهره گرفتن از توانمندی های شهروندان فراهم خواهد شد.

5- استفاده از نظرات شهروندان و مشارکت آنها در امور شهرداری در توسعه مدیریت شهری مؤثر است. این افراد هستند که به عنوان سرمایه های انسانی، محور اصلی توسعه را تشکیل داده و موجبات رشد و توسعه پایدار جوامع را فراهم ساخته اند. توسعه زمانی موفقیت آمیز خواهد بود که از پایه ریزی فکری و نیز فرهنگی مناسب برخوردار باشد. استفاده کردن از نظر شهروندان باعث استفاده از افکار نو ، ابتکاری وایده جدید خواهد شد که می تواند در حل بسیاری از مشکلات مدیریت شهر و توسعه بخشی به این امر، یاری گر مدیریت شهری شود. این موضوع، خود باعث علاقه مندی شهروندان جهت افزایش آگاهی و اطلاعات شان می شود و باتوجه به این موضوع، رویکرد مناسب برای توسعه یعنی خودباوری و داشتن ارتباط آگاهانه با موضوع مورد مشارکت، در نزد شهروندان تجلی می یابد. استفاده از این نظرات موجب برقراری ارتباط خوب مابین شهروندان و مدیران شهری شده و موجبات همکاری هر چه بیشتر جهت رسیدن به هدف اصلی که همانا توسعه دادن مدیریت شهری است، فراهم می شود.

6 – البته منکر کارهای بزرگ ،خوب ، پیشرفت وتوسعه شهر درطی این 3 سال گذشته نیستیم . کارهای زیاد، تلاش های گسترده ای صورت گرفته وبسیاری ازآنها مشهود است ونمایان وبسیاری هم درآینده اثر خود راخواهد گذاشت ولی نظر شهروندان ومردم این شهر ازاین دوره ازشوراها که هم ازنظر تعداد که نسبت به دوره قبل 5 نفر بودند والان 9 نفرمی باشند وهم ازنظر سطح تحصیلات که دوره قبل 2 نفر کارشناس و2 نفر سطح 2 حوزوی و1 نفر دیپلم بودند و دراین دوره 3 نفر کارشناس ارشد دررشته های مختلف ودرحال حاضر 3 نفر هم دانشجوی کارشناسی ارشد می باشند 2 نفر کارشناس و1 نفر هم دانشجوی کارشناسی می باشد وتعدادی هم ازتوانایی های بالای مدیریتی برخوردارمی باشند بیشترازاینها انتظار می رفت که دراین خصوص(مشارکت شهروندان درمدیریت شهری) وموارد دیگری که در اصول اولیه برنامه ریزی ومدیریت به آنها اشاره شده است که دراین مقاله آورده ایم بهتر عمل می کردند :

برخی ازاقدامات وطرحهایی که دراین زمینه میتوان انجام داد عبارتند از:

1 – تهیه چشم اندازشهری وبرنامه ریزی حداقل 10 ساله

2 – تشکیل شورایاری ها

3 – تشکیل واجرای طرح محله

4 – تشکیل اتاق فکر وکمیته نخبگان

5 – تشکیل کارگروه های تخصصی ، مشورتی در زمینه برنامه ریزی ، طراحی ، ونظارت

6 – اهمیت به موضوع شهر وشهروند که درسال یک هفته به همین موضوع نامگذاری شده اما فقط به روزشوراها اهمیت داده شده وپرداخته می شود

7 – ایجاد وراه اندازی سامانه پیام کوتاه برای دریافت نظرات ، پیامها ، انتقادات وپیشنهادات شهروندان نسبت به مجموعه مدیریت شهری

8 – تخصصی ، فنی واستاندارد کردن نشریه ماهنامه نسیم خدمت

9 – برگزاری همایش های آموزشی درسالنهای بزرگ شهردرجهت آگاه سازی ، فرهنگ سازی ، ترغیب وتشویق شهروندان برای مشارکت درمدیریت شهری

10 – تهیه الگوی مناسب برای مشارکت شهروندان درمدیریت شهری با استفاده از متخصصان وکارشناسان مربوطه

11 – برقراری ارتباط نزدیک ومستدام وبا برنامه با شهروندان درنقاط مختلف شهر ازطریق همایش ها ، مساجد وحسینیه ها ، جلسات ، جراید ، رسانه ها ، سیستم های ارتباطی ، و….

 

 

www.hasanalinorouzi.ir

noroozi.qaz@gmail.com

 

 

فهرست منابع:

  1. استوکر، جری، «مشارکت مردمی در شوراها»، ترجمه احمد رنجبر، تهران: مرکز پژوهش های مجلس، 1381.
  2. امیراحمدی، هوشنگ، «برنامه ریزی منطقه ای در ایران»، خدمات فرهنگی رسا، چاپ اول، 1375.
  3. بحرینی، سیدحسین، «شهرسازی و توسعه پایدار»، فصلنامه رهیافت، شماره 17، زمستان، 1376.
  4. برومند، زهرا، «قوانین شهرسازی در مدیریت شهری»، تهران: نشر قومس، 1380.
  5. پورموتری، مولی، «پارادایم توسعه پایدار شهری و پایداری شهری»، ماهنامه آبادبوم، شماره 6، اسفند 1385.
  6. تنهایی، ذکریا، «مشارکت شهروندان در مدیریت شهری»، تهران: نشر ققنوس، 1377.
  7. ثابتی راد، عباس، «آموزش های شهروندی»، نشریه همشهری، 85/6/25.
  8. ژیراده، هربرت، «چگونه شهری پایدار بسازیم»، ترجمه فریبا قرائی، اصفهان: انتشارات دانش نما، 1381.
  9. سریزدی، مجید، «جلب مشارکت مردمی»، سازمان شهرداری های وزارت کشور، 1381.
  10. نجاتی حسینی، سیدمحمود، «برنامه ریزی ومدیریت شهری، مسائل نظری و چالشهای تجربی»، مرکز مطالعات برنامه ریزی شهری، انتشارات سازمان شهرداری های کشور، 1381.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو بالا